فصل شصت و سوم : مؤمن
واژه شناسى «مؤمن»
صفت «مؤمن (ايمنى بخش) » ، اسم فاعل از «آمَنَ، يُؤمِن»، از ريشه «أَمن» است كه دو معناى اصلى نزديك به هم دارد: يكى «امانت» كه ضدّ خيانت است و معنايش آرامش قلب است و معناى ديگر آن ، «تصديق» و «پذيرفتن» است.
جمله «أمِنَ منه» از لحاظ وزن و معنا ، مانند جمله «سَلِمَ منه» و به معناى «از او در امان مانَد » است. معنا و كاربرد اصلى اين واژه ، آرامش قلب است و در واقع، اَمن در مقابل بيم و اضطراب است .
ابن اثير مى گويد: مؤمن، در نام هاى خداى متعال ، به معناى كسى است كه به وعده اى كه به بندگانش داده ، عمل مى كند. در اين صورت ، مؤمن از ايمان به معناى تصديق و پذيرفتن ، مشتق شده است يا معناى مؤمن در مورد خدا اين است كه خدا در روز قيامت ، به بندگانش از عذاب خود ايمنى مى بخشد . در اين صورت ، مؤمن از امان و ايمنى گرفته شده است و اَمن ، در مقابل ترس و اضطراب است.
مؤمن ، در قرآن و حديث
برگرفته هاى ريشه «أمن» ، چهار بار در قرآن كريم به خدا نسبت داده شده است و صفت «مؤمن» ، يك بار به معناى ، «ايمنى بخش» در اين سخن خداى متعال : «اوست خدايى كه جز او خدايى نيست؛ فرمان رواى بسيار پاك، و آشتى جو و ايمنى بخش» ، به كار رفته است.
در بحث لغوى ديديم كه «مؤمن» ، مى تواند به معناى «تصديق كننده» و همچنين «امان دهنده» باشد. در آيات و احاديث ، همين معناى دوم قصد شده است. در حديثى آمده : «آفريننده عز و جل ، از آن رو مؤمن ناميده مى شود كه به پيروى كنندگان از فرمان هايش، ايمنى از عذاب مى بخشد».