341
دانش نامه عقايد اسلامي ج7

فصل هشتاد و نهم : وكيل

واژه شناسى «وكيل»

صفت «وكيل»، بر وزن «فعيل» ، از ريشه «وكل» برگرفته شده است كه بر اعتماد كردن به ديگرى در كارى دلالت مى كند، و توكّل، به معناى ابراز ناتوانى در كار و اعتماد كردن به ديگرى است و شخص، از آن رو «وكيل» ناميده مى شود كه كار به او واگذار مى گردد.
فَيّومى گفته است: وكيل، بر وزن «فعيل» به معناى «مفعول» است؛ زيرا كارها به او واگذار شده است و به معناى «فاعل» است، آن گاه كه به معناى نگهدار باشد و از همين معناست اين آيه شريف: «خدا ، ما را بس است و نيكو وكيلى است» .
ابن اثير گفته است: وكيل، در نام هاى خداى متعال، به معناى كسى است كه سرپرست و عهده دار روزىِ بندگان است، و حقيقت آن، اين است كه وكيل، عهده دار كارى است كه به او واگذار شده است . نيز گفته شده كه وكيل به معناى بَسَنده (كفايت كننده) است.


دانش نامه عقايد اسلامي ج7
340

الفصل التاسع والثمانون: الوكيل

الوكيل لغةً

«الوكيل» على وزن فعيل مشتقّ من «وكل» وهو يدلّ على اعتماد غيرك في أَمرك ، والتوكّل هو إِظهار العجز في الأَمر والاعتماد على غيرك ، وقد سمّي الوكيل ؛ لأَنّه يوكل إليه الأَمر ۱ .
قال الفيوميّ : الوكيل ، فعيل بمعنى مفعول ؛ لأنّه موكول إِليه ، ويكون بمعنى فاعل إذا كان بمعنى الحافظ ، ومنه «حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ» ۲ . ۳
قال ابن الأَثير : في أَسماء اللّه تعالى «الوكيل» هو القيّم الكفيل بأرزاق العباد ، وحقيقته أنّه يستقلّ بأمر الموكول إليه ۴ . وقيل : الوكيل : الكافي ۵ .

1.معجم مقاييس اللغة : ج ۶ ص ۱۳۶ ، راجع : الصحاح : ج ۵ ص ۱۸۴۴ .

2.آل عمران : ۱۷۳ .

3.المصباح المنير : ص ۶۷۰ .

4.النهاية : ج ۵ ص ۲۲۱ .

5.لسان العرب : ج ۱۱ ص ۷۳۴ .

  • نام منبع :
    دانش نامه عقايد اسلامي ج7
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏شهرى، با همکاری: رضا برنجكار، ترجمه: عبدالهادى مسعودى، مهدى مهریزى، على نقى خدایارى، محمّد مرادی و جعفر آریانی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 19114
صفحه از 507
پرینت  ارسال به