353
دانش نامه عقايد اسلامي ج7

فصل نودم : ولىّ

واژه شناسى «ولىّ»

صفت «ولىّ» (سرپرست) » ، بر وزن «فعيل» است كه از ريشه «ولى» به معناى قُرب و نزديكى برگرفته شده است.
فيّومى گفته است: ولىّ، بر وزن «فعيل» به معناى «فاعل»، از «وَلِيَه ؛ سرپرست او شد» برگرفته شده است و از همين معناست «اللَّهُ وَلِىُّ الَّذِينَ ءَامَنُوا ؛ خدا سرپرست كسانى است كه ايمان آورده اند» ... و «ولىّ» به معناى «مفعول» ، در مورد شخص فرمان بردار به كار مى رود و [با اين معنا] گفته مى شود: «المؤمن ولىّ اللّه » ؛ يعنى مؤمن ، تحت سرپرستى خداست .
ابن اثير گفته است: ولىّ ، در نام هاى خدا ، به معناى يارى رسان است و گفته شده به معناى سرپرست و عهده دار كارهاى جهان و آفريدگان است.

ولىّ ، در قرآن و حديث

در قرآن كريم ، برگرفته ها از ريشه «ولى» ، ۴۶ بار به خدا نسبت داده شده است و صفت «ولىّ» به صورت مفرد و جمع ، ۲۳ بار به كار رفته است : در هفت آيه، صفت «ولىّ» همراه با صفت «نصير» به خدا اختصاص داده شده است ، همان طور كه در چهار آيه ، «سرپرستى» ، در خداى متعال منحصر شده است. ده آيه خدا را سرپرست مؤمنان و گروه خاصّى از مردم ذكر كرده است و در يك آيه صفت «ولىّ» همراه با صفت «حميد» و در يك آيه ، جمله «كَفَى بِاللَّهِ وَلِيّا ؛ خدا ، براى سرپرستى ، بسنده است» آمده است.
در آيات و احاديث ، وقتى صفت «ولىّ» به خدا نسبت داده مى شود ، مقصود ، اين است كه او سرپرست كارهاست. در مورد مناسبت اين معنا با معناى اصلى ريشه «ولى»، يعنى قُرب و نزديكى، چنين مى نمايد كه ميان ولىّ به معناى فاعل (سرپرست) و ولىّ به معناى مفعول (سرپرستى شده / فرمان بردار) نزديكى وجود دارد ؛ زيرا «ولىّ» به معناى مفعول، از «ولىّ» به معناى فاعل ، دنباله روى مى كند و ميان آن دو ، فاصله و جدايى نمى افتد ؛ بلكه در واقع ، ميان اين دو ، رابطه سرپرستى و فرمان بردارى دوستانه و مبتنى بر اعتقاد وجود دارد.
در آيات و احاديث ، گاه ولايت (سرپرستى) ، در خدا منحصر شده است كه در واقع ، سرپرستى خدا نسبت به همه موجودات ، مورد نظر است ؛ امّا گاه ، سرپرستى خدا مختصّ عدّه اى خاص (مثل مؤمنان) دانسته شده است. در اين باره مى توان گفت: ولايت خدا به دو قسم ولايت عام و ولايت خاص ، تقسيم مى شود.
ولايت عامّ خداى سبحان ، شامل همه موجودات مى شود ؛ چرا كه خدا ، سرپرست همه موجودات جهان است ؛ امّا ولايت خاصّ خدا ، تنها شامل كسانى مى شود كه با خشنودى ، ولايت شرعى خدا را قبول كرده اند و از فرمان هاى او پيروى مى كنند، و خدا نيز از طريق فرستادن پيامبران و شريعت ها و نيز امدادهاى خاص، سرپرستى خود را در باره اين افراد ، اجرا مى كند.


دانش نامه عقايد اسلامي ج7
352

الفصل التسعون: الوليّ

الوليّ لغةً

«الوليّ» على وزن فعيل مشتقّ من «ولي» بمعنى القرب والدنوّ ۱ .
قال الفيوميّ : «الوليّ» فعيل بمعنى فاعل من «وليه» إِذا قام به ، ومنه «اللَّهُ وَلِىُّ الَّذِينَ ءَامَنُوْ» ۲ ... و«الوليّ» بمعنى مفعول في حقّ المطيع فيقال : المؤمن وليّ اللّه ۳ .
قال ابن الأَثير : في أَسماء اللّه تعالى «الوليّ» هو الناصر . وقيل : المتولّي لأُمور العالم والخلائق ، القائم بها ۴ .

الوليّ في القرآن والحديث

إِنّ مشتقّات مادّة «ولي» قد نسبت إِلى اللّه تعالى زُهاء ستّ وأَربعين مرّة ، وقد وردت صفة «الوليّ» بصيغة الإفراد والجمع ثلاثا وعشرين مرّةً ، كما حصرت سبعُ آيات صفة «الوليّ» مع صفة «النَّصير» في اللّه عز و جل ۵ ، كما انحصرت الولاية في اللّه تعالى في أَربع آيات ۶ ، وقد ذكرت عشر آيات أَنّ اللّه وليّ المؤمنين والخاصّة من النَّاس ۷ ، وجاءت صفة «الوليّ» مع صفة «الحميد» في آية واحدة ۸ ، وورد تعبير «كفى باللّه وليّا» في آية واحدة أَيضا ۹ .
عندما تنسب الآيات والأَحاديث صفة «الوليّ» إِلى اللّه ، فهي تريد القائم بالأُمور ، أمّا مناسبة هذا المعنى للمعنى الأَصليّ لمادّة «ولى» أي : القرب والدنوّ ، فيبدو أنّ بين الوليّ بمعنى الفاعل ، والوليّ بمعنى المفعول قُربا ؛ لأنّ الوليّ بمعنى المفعول يتبع الوليّ بمعنى الفاعل ، فلا افتراق ولا انفصال بينهما ، بل بينهما في الحقيقة صلة إِشراف وطاعة ودّيّة قائمة على الاعتقاد .
إنّنا نلاحظ في بعض الآيات والأَحاديث أنّ الولاية قد انحصرت في اللّه وحده حينا ، وولايته سبحانه بالنسبة إِلى جميع الموجودات هي المقصودة حقّا ، لكنّها اختصّت بثلّة خاصّة كالمؤمنين حينا آخر ، فيتسنى لنا أن نقول في هذا المجال أنّ ولاية اللّه تنقسم إلى ولاية عامّة وولاية خاصّة ، فولايته العامّة سبحانه تشمل جميع الموجودات ، ذلك أنّه تعالى قائم بأُمور جميع الموجودات في العالم . أمّا ولايته الخاصّة فتقتصر على من رضي بولايته الشرعيّة ـ جلّ شأنه ـ واتّبع تعاليمه وأَحكامه طوعا ، ويتولّى اللّه تعالى ولايته بالنسبة إلى أَمثال هؤلاء عن طريق إِرسال الرسل وإِنزال الشرائع ، وكذلك الإمدادات الخاصّة .

1.الصحاح : ج ۶ ص ۲۵۲۸ ، معجم مقاييس اللغة : ج ۶ ص ۱۴۱ ، المصباح المنير : ص ۶۷۲ .

2.البقرة : ۲۵۷ .

3.المصباح المنير : ص ۶۷۲ .

4.النهاية : ج ۵ ص ۲۲۷ .

5.البقرة : ۱۰۷ ، التوبة : ۱۱۶ ، الكهف : ۲۶؛ العنكبوت : ۲۲ ، الأحزاب : ۶۵ ، ۱۷ ، الشورى : ۳۱ .

6.الأنعام : ۵۱ ، ۷۰ ، هود : ۱۱۳ ، الشورى : ۹ .

7.البقرة : ۲۵۷ ، آل عمران : ۶۸ ، ۱۲۲ ، النساء : ۱۷۳ ، المائدة : ۵۵ ، الأنعام : ۱۲۷ ، الأعراف : ۱۹۶ ، سبأ : ۴۱ ، الجاثية : ۱۹ ، يوسف : ۱۰۱ .

8.الشورى : ۲۸ .

9.النساء : ۴۵ .

  • نام منبع :
    دانش نامه عقايد اسلامي ج7
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏شهرى، با همکاری: رضا برنجكار، ترجمه: عبدالهادى مسعودى، مهدى مهریزى، على نقى خدایارى، محمّد مرادی و جعفر آریانی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 19151
صفحه از 507
پرینت  ارسال به