515
دانش نامه عقايد اسلامي ج6

۵۰۷۳.الكافىـ به نقل از ابو هاشم جعفرى ـ: نزد امام جواد عليه السلام بودم. مردى از ايشان پرسشى كرد و گفت : مرا از خداوندگارم ـ كه والا و بلندپايه است ـ آگاه كن. آيا نام ها و صفاتى براى خود در كتابش دارد؟ و آيا نام ها و صفات او، همان اويند؟
امام جواد عليه السلام فرمود : «اين سخن، دو وجه دارد : اگر مى گويى: آنها اويند ، به اين معنا كه او داراى شماره و كثرت است، خدا از آن بالاتر است، و اگر مى گويى كه: اين نام ها و صفات، هماره بوده اند ، [تعبيرِ ] هماره بوده اند ، تاب دو معنا را دارد : اگر گفتى: هماره نزد او [يعنى ]در دانش اويند و او سزاوار آنهاست، آرى [ ، چنين است]! و اگر مى گويى كه: صورت آنها و هجاى آنها و بُرش حروف آنها هماره هست، پناه بر خدا كه با او چيزى جز او بوده باشد! بلكه خدا بود و هيچ آفريده اى نبود. سپس آنها (نام ها و صفات) را وسيله اى ميان خود و آفريدگانش آفريد كه به وسيله آنها بر آستان او مويه كنند و او را بپرستند ، و آنها [وسيله ]يادكرد اويند. و خدا بود و هيچ يادكردى نبود، و ياد شده با يادكرد، همان خداى ديرينه است كه ازلى است».

۵۰۷۴.امام هادى عليه السلامـ هنگامى كه از ايشان درباره توحيد ، پرسش شد و به ايشان گفته شد : [آيا چنين است كه ]خدا هماره يكتا بود و هيچ چيزى با او نبود و سپس اشيا را به نوآورى آفريد و براى خود ، نام ها را برگزيد و هماره نام ها و حروفِ او به ديرينگىِ اوست؟ ـ: خدا هميشه موجود بود. سپس آنچه را خواست ، به وجود آورد.

ر . ك : ص ۵۷ (نو به نو شدن)
و ۸۳ (موادّ ازلى) ،
ج ۵ ص ۲۷۵ (فصل سوم : اوّل ، آخر) .


دانش نامه عقايد اسلامي ج6
514

۵۰۷۳.الكافي عن أبي هاشم الجعفري :كُنتُ عِندَ أَبي جَعفَرٍ الثّانِي عليه السلام ، فَسَأَلَهُ رَجُلٌ فَقالَ : أَخبِرني عَنِ الرَّبِّ ـ تَبارَكَ وتَعالى ـ لَهُ أَسماءٌ وصِفاتٌ في كِتابِهِ؟ وأَسماؤُهُ وصِفاتُهُ هِيَ هُوَ؟
فَقالَ أَبو جَعفَرٍ عليه السلام : إِنَّ لِهذَا الكَلامِ وَجهَينِ؛ إِن كُنتَ تَقولُ : «هِيَ هُوَ» أَي إِنَّهُ ذو عَدَدٍ وكَثرَةٍ ، فَتَعالَى اللّهُ عَن ذلِكَ . وإِن كُنتَ تَقولُ : هذِهِ الصِّفاتُ وَالأَسماءُ لَم تَزَل ، فَإِنَّ «لَم تَزَل» مُحتَمِلٌ ۱ مَعنَيَينِ؛ فَإِن قُلتَ : لَم تَزَل عِندَهُ في عِلمِهِ وهُوَ مُستَحِقُّها ، فَنَعَم ، وإِن كُنتَ تَقولُ : لَم يَزَل تَصويرُها وهِجاؤُها وتَقطيعُ حُروفِها ، فَمَعاذَ اللّهِ أَن يَكونَ مَعَهُ شَيءٌ غَيرُهُ ، بَل كانَ اللّهُ ولا خَلقَ ، ثُمَّ خَلَقَها وَسيلَةً بَينَهُ وبَينَ خَلقِهِ ، يَتَضَرَّعونَ بِها إِلَيهِ ويَعبُدونَهُ ، وهِيَ ذِكرُهُ ، وكانَ اللّهُ ولا ذِكرَ ، وَالمَذكورُ بِالذِّكرِ هُوَ اللّهُ القَديمُ الَّذي لَم يَزَل . ۲

۵۰۷۴.الإمام الهادي عليه السلامـ لَمّا سُئِلَ عَنِ التَّوحيدِ فَقيلَ لَهُ : لَم يَزَل اللّهُ وَحدَهُ لا شَيءَ مَعَهُ، ثُمَّ خَلَقَ الأَشياءَ بَديعا وَاختارَ لِنَفسِهِ الأَسماءَ، ولَم تَزَلِ الأَسماءُ وَالحُروفُ لَهُ مَعَهُ قَديمَةً؟ قالَ ـ: لَم يَزَلِ اللّهُ مَوجودا ثُمَّ كَوَّنَ ما أَرادَ . ۳

راجع : ص ۵۶ (الحدوث) و ۸۲ (اُصول أزليّة) ،
ج ۵ ص ۲۷۴ (الفصل الثالث : الأَوّل ، الآخِر) .

1.في التوحيد «يحتمل» .

2.الكافي : ج ۱ ص ۱۱۶ ح ۷ ، التوحيد : ص ۱۹۳ ح ۷ ، الاحتجاج : ج ۲ ص ۴۶۷ ح ۳۲۱ ، بحار الأنوار : ج ۵۷ ص ۸۲ ح ۶۲ .

3.الاحتجاج : ج ۲ ص ۴۸۵ ح ۳۲۵، بحار الأنوار : ج ۴ ص ۱۶۰ ح ۴ .

  • نام منبع :
    دانش نامه عقايد اسلامي ج6
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏شهرى، با همکاری: رضا برنجكار، ترجمه: عبدالهادى مسعودى، مهدى مهریزى، على نقى خدایارى، محمّد مرادی و جعفر آریانی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39549
صفحه از 593
پرینت  ارسال به