495
دانش نامه عقايد اسلامي ج6

قديم و ازلى، در قرآن و حديث

دو صفت «قديم» و «ازلى» در قرآن كريم نيامده است.
در بحث لغوى گفته شد كه ازلى، به معناى «قديم» است و قديم، گاه درباره موجودى به كار مى رود كه هستى آن، آغازى ندارد و موجودى هميشگى است و گاه درباره موجودى به كار مى رود كه زمان آن، گذشته است.
در احاديث، هر گاه «قديم» و «ازلى» به ذات خدا و صفاتِ ذاتى او نسبت داده مى شوند، معناى اوّل، مقصود است و هر گاه به آفريده ها و افعال خدا (مانند: نيكى، گذشت و آمرزش) نسبت داده مى شود، معناى دوم، مراد است.
از گونه نخست، مى توان به تعابيرى مانند : «القديم، المبدئ الّذى لا بدء له؛ ديرينه، آغازگرى است كه آغازى ندارد» و «القَديمُ لا يَكونُ حَديثا ولا يَفنى ولا يَتَغَيَّرُ ؛ ديرينه، نوپديد نيست و نابود نمى گردد و دگرگون نمى شود» و «لن تجتمع صفة الأزل و العدم و الحدوث و القدم فى شى ء واحد؛ هرگز وصف هميشگى و نيستى و نوپديدى و ديرينگى، در يك شى ء فراهم نمى آيد»، و از گونه دوم به تعابيرى مانند : «و إحسانك القديم إلىّ؛ و به نيكىِ ديرينه ات به من» و «إن تعفُ عنّى فقديما شملنى عفوك و ألبستنى عافيتك؛ و اگر از من درگذرى، از ديرباز، بخشايش تو مرا در بر گرفته و عافيت تو، مرا فرو پوشانده است!» و «يا من عفُوهُ قديم؛ اى آن كه بخشايش او ديرينه است!» اشاره كرد.
درخور ذكر است كه احاديث موجود در ذيل عنوان «توصيف ديرينگى او» كه به صفات ذاتى خداوند عز و جل مرتبط اند، به معناى نخست «قديم»، و بخشى از احاديث موجود در ذيل عنوان «آنچه درباره ديرينگى نام ها و كارهاى خدا
روايت شده است» كه به صفات فعلى و افعال خداى والا مربوط اند، به معناى دوم «قديم» اشاره دارند.


دانش نامه عقايد اسلامي ج6
494

القديم ، الأزليّ في القرآن والحديث

لم ترد صفة «القديم» و«الأَزليّ» في القرآن الكريم .
وقيل في البحث اللغويّ أنّ الأَزليّ بمعنى القديم ، والقديم تارةً يستعمل في الموجود الذي ليس لوجوده ابتداء ، والموجود الذي لم يزل ، وتارةً يستعمل في الموجود الذي زمانه سالف .
وعندما تنسب الأَحاديث القديم والأَزليّ إِلى ذات اللّه وصفاته الذاتيّة فإنّ المعنى الأَوّل هو المقصود ، وعندما تنسب ذلك إِلى المخلوقات وأَفعال اللّه كالإحسان والعفو والغفران فالمعنى الثاني هو المراد .
ويمكن أن نشير من القسم الأَوّل إِلى أَلفاظٍ مثل: «القَديمُ ، المُبدِئُ الَّذي لا بَدءَ لَهُ» ۱ ، و«القَديمُ لا يَكونُ حَديثا ولا يَفنى ولا يَتَغَيَّرُ» ۲ ، و«لَن تَجتَمِعَ صِفَةُ الأَزَلِ وَالعَدَمِ وَالحُدوثِ وَالقِدَمِ في شَيءٍ واحِدٍ» ۳ . ومن القسم الثاني إِلى أَلفاظ نحو: «وإِحسانِكَ القَديمِ إِلَيَّ» ۴ ، و«إِن تَعفُ عَنّي فَقديما شَمَلَني عَفوُكَ وأَلبَسَتني عافِيَتُكَ» ۵ ، و«يا مَن عَفوُهُ قَديمٌ» ۶ .
ومن الخليق بالذكر أَنّ الأَحاديث التي تحمل عنوان «صفة قدمه» المرتبطة بصفاته الذاتيّة سبحانه تشير إِلى المعنى الأَوّل للقديم ، وإِنّ قسما من الأَحاديث التي تحمل عنوان «ما رُوي في قدم أَسمائه وأَفعاله» المرتبطة بصفاته الفعليّة وأَفعاله تعالى تشير إِلى المعنى الثاني له .

1.راجع : ص ۵۰۲ ح ۵۰۵۲ .

2.راجع : ص ۵۰۴ ح ۵۰۵۳ .

3.راجع : ج ۴ ص ۱۷۰ ح ۳۴۹۲ .

4.راجع : ص ۵۲۰ ح ۵۰۸۳ .

5.راجع : ص ۵۲۲ ح ۵۰۸۸ .

6.راجع : ص ۵۲۶ ح ۵۰۹۴ .

  • نام منبع :
    دانش نامه عقايد اسلامي ج6
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏شهرى، با همکاری: رضا برنجكار، ترجمه: عبدالهادى مسعودى، مهدى مهریزى، على نقى خدایارى، محمّد مرادی و جعفر آریانی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39418
صفحه از 593
پرینت  ارسال به