455
دانش نامه عقايد اسلامي ج6

فصل پنجاه و يكم : قائم، قيّوم

واژه شناسى «قائم» و «قيّوم»

صفت «قائم (استوار)»، از مادّه «قوم» به معناى برپا ايستادن و تكيه ندادن به چيز ديگرى است . قام، قوما، قياما، و قامةً ، يعنى: «به پا خاست». پس او ايستاده است، و «قيّوم (پاينده)»، بر وزن فَيعول، ساخت مبالغه براى قائم و بيانگر معناى آن با تأكيد و مبالغه است.

قائم و قيّوم، در قرآن و حديث

در قرآن كريم، صفت «قائم»، دو بار و صفت «قيّوم»، با صفت «حىّ»، سه بار وارد شده است. در قرآن و احاديث، قيام خدا، هم معناى قيام آفريدگان، يعنى به معناى «به پا خاستن» و «ايستادن بر ساق پا به سختى» نيست؛ زيرا اين گونه ايستادن، نشانگر كاستى است. به طور كلّى، در آيات و احاديث، قائم بودن خدا، داراى دو معناست :


دانش نامه عقايد اسلامي ج6
454

الفصل الحادي والخمسون: القائم ، القيّوم

القائم ، القيّوم لغةً

«القائم» من مادّة «قوم» بمعنى الانتصاب وعدم الاتّكاء على شيء آخره ۱ ، وقام قوما وقَومَةً ، وقياما ، وقامةً: انتصب ، فهو قائم ۲ ، والقيّوم على وزن فيعول صيغة مبالغة للقائم ، ويبيّن معناه بالتأَكيد والمبالغة .

القائم والقيّوم في القرآن والحديث

وردت صفة «القائم» مرّتين في القرآن الكريم ۳ ، وصفة «القيّوم» مع صفة «الحيّ» ثلاث مرّات ۴ ، وقيام اللّه في القرآن والأَحاديث ليس بمعنى قيام المخلوقات ، أَي: ليس بمعنى «انتِصاب وقِيامٍ عَلى ساقٍ في كبدٍ» ۵ ؛ لأَنّ هذا الضرب من القيام يعبّر عن النقص ، وقيام اللّه في الآيات والأَحاديث بشكل عام ذو معنيين هما:

1.معجم مقاييس اللغة : ج ۵ ص ۴۳ .

2.القاموس المحيط : ج ۴ ص ۱۶۸ .

3.الرعد: ۳۳ ، آل عمران: ۱۸ .

4.البقرة: ۲۵۵ ، آل عمران : ۲ ، طه : ۱۱۱ .

5.راجع : ص ۴۶۲ ح ۵۰۰۶ .

  • نام منبع :
    دانش نامه عقايد اسلامي ج6
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏شهرى، با همکاری: رضا برنجكار، ترجمه: عبدالهادى مسعودى، مهدى مهریزى، على نقى خدایارى، محمّد مرادی و جعفر آریانی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39314
صفحه از 593
پرینت  ارسال به