فصل پنجاهم : فاعل، فعّال
واژه شناسى «فاعل» و «فعّال»
صفت «فعّال (كردگار / بسيار انجام دهنده)»، مبالغه در صفت «فاعل» و از مادّه «فعل» است كه بر پديد آوردن چيزى (اعم از كار و جز آن) دلالت دارد و «فِعْل»، يعنى اثر بخشى توسّط يك اثر گذار. ۱
فاعل و فعّال، در قرآن و حديث
در قرآن، برگرفته هاى مادّه «فعل» درباره خدا، هجده بار به كار رفته و صفت «فعّال»، دو بار و صفت «فاعل» نيز در شكل جمع، سه بار وارد شده است. آيات قرآنى و احاديث، خدا را كننده و انجام دهنده هر آنچه خواهد، وصف كرده اند. از اين رو، كنشگرى خداى متعال، كنشگرى با اراده است. از سوى ديگر، كنشگرى خدا ، چون كنشگرى انسان، با ابزار آلات و دست نيست.
آن سان كه در پژوهش واژگانى ديديم، كنشگرى خدا ، بر پديد آوردن چيزى و بر اثر گذارى، دلالت دارد. بر اين پايه، اثبات صفت «كننده» و «كردگار» براى خدا، بر پديد آوردن جهان و اثر گذارى در آن توسّط او دلالت دارد. اين ديدگاه را مى توان در برابر ديدگاه ديگرى همچون ديدگاه ارسطو شمرد كه به كنشِ خدا و خواست او در جهان، باور نداشت .
از آن جا كه كنشگرى خدا از گونه آفريدگارى است، بسيارى از مباحث مربوط به كنشگرى خدا در بحث از صفت «آفريدگار»، ياد شده است.