فصل چهل و ششم : غائب
واژه شناسى «غائب»
صفت «غائب (ناپيدا / پنهان) » ، اسم فاعل از مادّه «غيب» است و بر «پوشيدگى شى ء از ديده ها» دلالت دارد و در معناى «دور شدن» ، «به سفر رفتن» و «به خاك سپرده شدن» و مانند آن به كار مى رود. دليل اين گونه كاربردها آن است كه انسان ، هر گاه دور شود يا به سفر برود يا مدفون گردد ، از ديده ها پوشيده مى شود . بنا بر اين ، غايب ، بر موجودى دلالت مى كند كه از ديده ها و حواس ، پوشيده است. ۱
غائب ، در قرآن و حديث
در قرآن كريم، صفت «غائب» به خدا نسبت داده نشده است؛ بلكه حتّى در آيه اى ، غايب بودن ، از خدا نفى شده است؛ امّا در احاديث ، اين صفت بر خدا اطلاق شده است. براى مثال ، در احاديث آمده : «ناپيدا از حواس ... ، پنهان از دريافت ديده ها و تماس (/ جستجوى) حواس» و «ناپيدايى كه انديشه ها او را در نمى يابند» . با وجود اين ، در برخى احاديث آمده : «و خداى متعال ، پنهان نيست» . حتّى در حديثى ، دليل غايب نبودن خدا به اين صورت ذكر شده است : «چگونه غايب باشد كسى كه بر آفريده هاى خود ، شاهد و از رگ گردن به ايشان نزديك تر است ؛ [ همو كه ]گفتار ايشان را مى شنود و پيكرهايشان را مى بيند و رازهايشان را مى داند؟» .
در جمع بين اين احاديث ، مى توان گفت : احاديثى كه خدا را به غايب بودن وصف كرده اند، بيانگر غايب بودن او از ديدگان و حواس انسان اند ، و احاديثى كه غايب بودن خداى سبحان را نفى مى كنند، غيبت مطلق خدا را نفى مى كنند و در مقام اثبات حضور خدا و شاهد بودن خدا و اثبات ارتباط ميان او و انسان هستند. به ديگر سخن، غايب بودن خدا از جهتى است و شاهد بودن او از جهتى ديگر، و نبايد هيچ يك از اين دو جهت را به گونه اى مطلق تفسير كرد كه جايى براى ديگرى نمانَد. از همين روست كه در احاديث مرتبط، صفت «غايب» ، يا با قيد ذكر شده است ، مانند : «الغائب عن الحواس؛ ناپيدا از حواس» و يا همراه با صفت «شاهد» و اوصاف همسان ياد شده است ، مانند : «الغائب الشاهد؛ ناپيداى شاهد» و «غائب غير مفقود ؛ غايبِ از بين نرفته» .
مى دانيم كه ضمير «هُوَ» براى مفرد غايب به كار مى رود. اين ضمير در قرآن و احاديث ، درباره خدا به كار رفته است و برخى مفسّران ، اين ضمير را از نام هاى خدا دانسته اند . بر اين پايه، ضمير «هو» ، بيانگر صفت غايب بودن خداست. در برخى احاديث و ادعيه، درباره خدا جمله «يا هو» به كار رفته است كه در اين جمله ، شاهد بودن و حاضر بودن خدا با غايب بودن او گِرد آمده است.