۳۲ / ۳
آنچه شنوايى او ، به آن ، وصف نمى شود
۴۷۲۰.امام على عليه السلام :[ خداوند ، ] همان شنوا نه با ابزار.
۴۷۲۱.امام على عليه السلام :[ خداوند ، ] شنواست ؛ امّا نه با ابزار.
۴۷۲۲.امام على عليه السلام :[ خداوند ، ] شنواست ؛ امّا نه با پراكندن ابزار.
۴۷۲۳.امام على عليه السلام :[ خداوند ، ] شنواى آواهاى گوناگون است ، بى آن كه اندام هاى سازوارى براى او باشد.
۴۷۲۴.امام صادق عليه السلامـ در پاسخ به اين سؤال كه : آيا مى گويى او شنواى بيناست؟ ـ: او شنواى بيناست. شنواست ، بى اندامى ، و بيناست ، بى ابزارى ؛ بلكه با ذات خود مى شنود و با ذات خود مى بيند و [ اين ] سخنم كه او با ذات خود مى شنود، بدان معنا نيست كه او چيزى است و ذاتْ چيز ديگرى ؛ ولى چون از من سؤال شده، [از اين سخن] بيان [مقصود] درونىِ خود و فهماندن به تو را ـ چون پرسيدى ـ اراده كردم. پس مى گويم : به كلّيت [و تمام ذاتِ ]خود مى شنود ، نه اين كه كلّيتِ او بعض داشته باشد ؛ زيرا كلّيتِ ما داراى بعض است ، ولى من فهماندن به تو و بيان [اعتقاد ]درونىِ خود را اراده كردم و بازگشت [سخن ]من در تمامى آنها ، جز اين نيست كه اوست شنواى بيناى داناى آگاه، بى اختلاف ذات و بى اختلاف معنا. ۱