فصل بيست و ششم : رب
واژه شناسى «ربّ»
واژه «ربّ (پروردگار) » ، صفت مشبهّه از مادّه «ربب» است و در لغت ، به معناى دارنده و سرور و آفريننده و اصلاح كننده به كار مى رود . به گفته اهل لغت ، «ربّ» ، از «تربيت» برگرفته شده و «رببتُه» و «ربَّيتُه» به يك معنا هستند . هر گاه در لغت ، رب ، به غير خدا اطلاق گردد، تنها برخى از معانىِ ياد شده ، از آن اراده مى شود. مثلاً «ربّ القوم» ، به معناى سرور قوم و «ربّ المال» ، به معناى دارنده مال است ؛ امّا بايد ببينيم كه درباره خداوند، كدام معناى آن مقصود است.
ربّ ، در قرآن و حديث
رب ، از نام هاى پُر بسامد در قرآن و احاديث است . در قرآن كريم ، رب ، پس از نام «اللّه » ، پُر كاربردترين نام درباره خداست و بيش از نهصد بار ذكر شده است.
هر گاه در كاربردهاى «ربّ» در قرآن و احاديث دقّت كنيم، براى ما روشن خواهد شد كه همه معانى اى كه براى ربّ در لغت وجود دارد، از آن ربوبيت خداى سبحان قصد مى شود. بدين سان ، ربوبيّت خدا نسبت به موجودات جهان، به اين معناست كه او جهان را آفريده و مالك و سرور و مولاى حقيقىِ آن است و اصلاح تكوينى و تشريعىِ جهان ، تنها از آنِ اوست. اين معنا از رب، به خدا اختصاص دارد و درباره موجودات ديگر ، صادق نيست.