193
دانش نامه عقايد اسلامي ج6

فصل سى ام : سُبّوح، قُدّوس

واژه شناسى «سبّوح» و «قدّوس»

صفت «سُبّوح (بسيار پيراسته) » ، ساخت مبالغه است از مادّه «سبح» كه گونه اى از عبادت است . و تسبيح ، يعنى تنزيه ؛ به معناى پيراستن و دور كردن از بدى ها . عرب مى گويد : «سبحانَ مِن كذا» ؛ يعنى : چه قدر از آن چيز ، دور است. «سبحان اللّه » ، يعنى : «تنزيه ، از آنِ خداست» و «سبحان» به دليل مصدر و مفعول مطلقْ بودن ، منصوب شده است. گويا گفته است : «بى گمان ، خدا را از هر بدى پاك مى شمارم» .
صفت «قدّوس (بسيار پاك) » نيز ، ساخت مبالغه است از مادّه «قدس» كه بر پاكى دلالت دارد . پس قدّوس ، همان پاكيزه پيراسته از عيب ها و كاستى هاست.

سبّوح و قدّوس ، در قرآن و حديث

صفت «سبّوح» ، در قرآن كريم به كار نرفته است ؛ امّا برگرفته هاى مادّه «سبح» ، بيش از نود بار به كار رفته كه از اين ميان ، ۱۵ بار با تعبير «سبحان» است.
صفت «قدّوس» ، در قرآن كريم دو بار آمده و در هر دو ، با صفت «مَلِك» همراه شده است. صفت «سبّوح» همراه با «قدّوس» ، در احاديث بسيارى وارد شده است. براى نمونه ، روايت شده است كه پيامبر خدا در سجود و ركوع خود مى گفت : «بسيار پيراسته و پاك است پروردگار فرشتگان و روح» و امير مؤمنان على عليه السلاممى گفت : «بسيار پيراسته است، بسيار پاك است و برتر از آن است كه از او همان چيزى سر بزند كه از آفريدگان سر مى زند» و وارد شده كه ائمه عليهم السلاممى گفتند : «اى بسيار پاك ، اى نور پاكى، اى بسيار پيراسته ، اى منتهاى پيراستگى!».
در بحث واژه شناسى ، ديديم كه دو صفت «سبّوح» و «قدّوس» ، از نظر معنا، نزديك به هم هستند. پس هر دو بر پيراستگى آفريدگار از كاستى ها و عيب ها دلالت دارند و در آيات و احاديث ، امور بسيارى آمده كه پيراسته دانستن خداوند از آنها ، بايسته است (از جمله : انباز و فرزند و جسم داشتن ، و كار بيهوده كردن) و طبيعى است كه پيراستگىِ خداوند ، به اين موارد منحصر نمى گردد . پس لازم است كه آفريدگار را از همه كاستى ها و عيب ها پيراسته بدانيم ، همان گونه كه در حديث آمده : «اى خداىِ بسيار پاك ، و اى پاكيزه از همه چيز !».
امّا دليل تأكيد آيات قرآنى و احاديث بر مواردى از پيراستگى كه در بالا ياد شد ، آن است كه اين موارد، بيشتر از موارد ديگر ، محلّ ابتلا هستند ؛ چرا كه بسيارى از افراد، انباز يا فرزند را به خداى سبحان نسبت مى دهند و برخى ديگر ، جسم داشتن و كار بيهوده را به خدا نسبت مى دهند. خداوند ، بسى برتر و بالاتر از همه اين امور است.


دانش نامه عقايد اسلامي ج6
192

الفصل الثلاثون: السّبّوح ، القدّوس

السُّبّوحُ وَالقُدّوسُ لغةً

«السُّبّوح» صيغة المبالغة من مادة «سبح» وهو جنس من العبادة ، والتَّسبيح : التنزيه ، والتنزيه : التبعيد ، والعرب تقول : سبحان من كذا ، أَي ما أَبعده . سبحانَ اللّه : التنزيه للّه ، نُصب على المصدر كأنّه قال : أُبرِّئُ اللّه من السوء براءةً ۱ .
«القُدّوس» صيغة المبالغة من مادة «قدس» وهو يدلّ على الطُّهر ۲ ، والقدّوس هو الطاهر المنزّه عن العيوب والنقائص .

السُّبّوح والقُدّوس في القرآن والحديث

لم ترد صفة «السُّبوح» في القرآن الكريم ، أَما مشتقات مادة «سبح» فقد وردت أَكثر من تسعين مرة ، وكان من بينها (۱۵) مرّة بلفظ «سبحان» ، و جاءت صفة «القُدوس» في القرآن الكريم مرتين وفي كلتيهما اقترنت بصفة «الملك». ۳
ووردت صفة «السُّبوح» مقترنة بِـ «القُدوس» في أَحاديث متعددة ، وعلى سبيل المثال روي عن الرسول الأَكرم صلى الله عليه و آله أَنّه كان يقول في سجوده وفي ركوعه: «سُبّوحا قُدّوسا رَبَّ المَلائِكَةِ وَالرّوحِ». ۴
وروي عن أَمير المؤمنين علي عليه السلام أَنه كان يقول: «سُبّوحا قُدّوسا تَعالى أَن يَجرِيَ مِنهُ ما يَجري مِنَ المَخلوقينَ». ۵
وورد عن الأَئمّة الأَطهار عليهم السلام أنَّهم كانوا يقولون: «يا قُدّوسُ يا نورَ القُدسِ ، يا سُبّوحُ يا مُنتَهَى التَّسبيحِ» ۶ .
وقد رأَينا في البحث اللغوي أَن هاتين الصفتين «السُّبوح والقُدوس» متقاربتان من حيث المعنى ، فكلاهما يدلان على تنزيه الخالق ـ جلّ و علا ـ من النقائص والعيوب ، وقد جاء في الآيات والأَحاديث الكثير من الموارد المهمّة التي يجب تنزيه الخالق منها ، ومن جملتها: الشريك ، والولد ، والتجسيم ، وفعل العبث ، ومن الطبيعي أَن التنزيه لا ينحصر بهذه الموارد ، فيجب تنزيه الخالق من كل النواقص والعيوب ، وكما جاء في الحديث: «يا أللّهُ ، القُدّوس الطّاهِر مِن كُلِّ شَيءٍ» ۷ . أَما سبب تأَكيد الآيات القرآنية والأَحاديث الشريفة على موارد التنزيه المذكورة أَعلاه ، فهو لكون تلك الموارد موضع ابتلاء أَكثر من غيرها ، فكثير من الأَفراد ينسبون الشريك أَو الولد للّه سبحانه ، وآخرون ينسبونه تعالى إِلى التجسيم وفعل العبث ، تعالى اللّه عن ذلك علوّا كبيرا .

1.معجم مقاييس اللغة : ج ۳ ص ۱۲۵ ، المصباح المنير : ص ۲۶۲ ، الصحاح : ج ۱ ص ۳۷۲ .

2.معجم مقاييس اللغة : ج ۵ ص ۶۳ ، الصحاح : ج ۳ ص ۹۶۰ ، لسان العرب : ج ۶ ص ۱۶۸ .

3.الحشر : ۲۳ ، الجمعة : ۱ .

4.كنز العمّال : ج ۸ ص ۲۲۷ ح ۲۲۶۷۲ .

5.التوحيد : ص ۲۶۵ .

6.الكافي : ج ۴ ص ۱۶۴ وراجع: الكافي : ج ۱ ص ۴۴۲ و ج ۲ ص ۵۲۸ و ص ۵۳۸ ، بصائر الدرجات : ص ۱۵۰ .

7.راجع : ص ۲۰۲ ح ۴۶۹۱ .

  • نام منبع :
    دانش نامه عقايد اسلامي ج6
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏شهرى، با همکاری: رضا برنجكار، ترجمه: عبدالهادى مسعودى، مهدى مهریزى، على نقى خدایارى، محمّد مرادی و جعفر آریانی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39599
صفحه از 593
پرینت  ارسال به