و قطر آن ، يكْ چهارمِ قُطر كنونى آن بود ، نيروى جاذبه آن براى نگاه داشتن آب ها و هوا بر روى آن كفايت نمى كرد و درجه حرارت به صورت كُشنده اى بالا مى رفت .
به عكس ، اگر قُطر آن دو برابر قُطر كنونى مى بود ، سطح زمين ، چهار برابر سطح فعلى و نيروى جاذبه آن ، دو برابر مى شد و ارتفاع جو ، به شكل خطرناكى تقليل پيدا مى كرد و فشار هوا از يك كيلوگرم بر سانتى متر مربع ، به دو كيلو گرم بالا مى رفت و همه اين عوامل ، تأثير شديدى بر روى زندگى داشت . ۱
آرى ! اين آفريدگار حكيم جهان است كه در نظام آفرينش هر چيزى را با اندازه گيرى معيّنى كه فلسفه خلقت آن اقتضا دارد ، آفريده است :
«إِنَّا كُلَّ شَىْ ءٍ خَلَقْنَـهُ بِقَدَرٍ . ۲ بى ترديد ، ما هر چيز را به اندازه آفريديم» .
دو . معلَّق بودن زمين در فضا
درس ديگر در مطالعه زمين ، رها بودن آن در فضا و كنترل آن به وسيله پايه هاى نامرئى قوّه جاذبه است . قرآن ، اين امر اعجاب انگيز و تأمّل آفرين را يكى از نشانه هاى توانايى و تدبير آفريدگار حكيم جهان مى داند و تصريح مى كند كه :
«وَ مِنْ ءَايَـتِهِ أَن تَقُومَ السَّمَاءُ وَ الْأَرْضُ بِأَمْرِهِ . ۳ و از نشانه هاى او آن است كه آسمان و زمين به امر او برپايند» .