169
دنيا و آخرت از نگاه قرآن و حديث ج1

۲۲۷.صحيح مسلم ـ به نقل از مالك از پدرش ـ :مردى نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و گفت: اى پيامبر خدا! وقتى از پروردگارم درخواست مى كنم، چگونه بگويم؟
فرمود: «بگو: بار خدايا ! مرا بيامرز، و به من رحم كن، و عافيتم بخش و روزى ام ده»، و بجز انگشت شصت ، بقيه انگشتانش را جمع كند ؛ چون اينها ، دنيا و آخرت را براى تو جمع مى كند.

۲۲۸.مسند أبى يعلى ـ به نقل از اَنـَس ـ :پيامبر خدا ، هرگاه سه روز فردى از برادرانش را نمى ديد ، جوياى او مى شد ؛ اگر [در شهر] نبود ، برايش دعا مى كرد ؛ اگر [در شهر [بود ، به ديدارش مى رفت و اگر بيمار بود ، به عيادتش مى رفت. يك بار ، سه روز مردى از انصار را نديد، جوياى حال او شد. گفته شد: اى پيامبر خدا! از نزد او كه آمديم ، مثل يك جوجه شده بود و هرچه مى خورد ، دفع مى كرد.
پيامبر خدا به عدّه اى از يارانش فرمود: «از برادرتان عيادت كنيد».
ما به همراه پيامبر خدا به عيادت او رفتيم. ابو بكر و عمر هم در آن جمع بودند. چون بر او در آمديم ، ديديم همان گونه است كه به ما گفته شده بود. پيامبر خدا فرمود: «حالت چگونه است؟» .
گفت: هرچه مى خورم ، دفع مى كنم.
فرمود: «چرا به اين روز افتادى؟» .
گفت: اى پيامبر خدا! روزى به تو برخوردم . مشغول خواندن نماز مغرب بودى و من هم به تو اقتدا كردم و سوره : «الْقَـارِعَةُ * مَا الْقَارِعَةُ» تا آخرش «نَارٌ حَامِيَةُم» را قرائت مى كردى. من گفتم: خدايا! اگر گناهى دارم كه به واسطه آن ، مرا در آخرت عذاب خواهى كرد ، كيفر آن را در همين دنيا به من بچشان. اين بلا بر من آمد كه مى بينى.
پيامبر خدا فرمود: «بد چيزى گفته اى. چرا از خدا درخواست نكردى كه در دنيا و در آخرت به تو نيكى دهد و از عذاب آتش ، نگاهت دارد؟!» .
پس، پيامبر صلى الله عليه و آله به او فرمود كه اين گونه دعا كند. آن مرد هم چنان دعا كرد. و پيامبر صلى الله عليه و آله نيز همين گونه دعا كرد و او سرِحال شد و از جا برخاست ، چنان كه گويى بند از پايش باز شده باشد.


دنيا و آخرت از نگاه قرآن و حديث ج1
168

۲۲۷.صحيح مسلم عن أبي مالك عن أبيه :أنَّهُ سَمِعَ النَّبِي صلى الله عليه و آله وأتاهُ رَجُلٌ فَقالَ : يا رَسولَ اللّهِ ، كَيفَ أقولُ حينَ أسأَلُ رَبّي؟
قالَ : قُل : «اللّهُمَّ اغفِر لي وَارحَمني وعافِني وَارزُقني» ويَجمَعُ أصابِعَهُ إلاَّ الإِبهامَ ؛ فَإِنَّ هؤُلاءِ تَجمَعُ لَكَ دُنياكَ وآخِرَتَكَ . ۱

۲۲۸.مسند أبي يَعلى عن أنس :كانَ رَسولُ اللّه صلى الله عليه و آله إذا فَقَدَ الرَّجُلَ مِن إخوانِهِ ثَلاثَةَ أيّامٍ سَأَلَ عَنهُ ، فَإِن كانَ غائِبا دَعا لَهُ ، وإن كانَ شاهِدا زارَهُ ، وإن كانَ مَريضا عادَهُ ، فَفَقَدَ رَجُلاً مِنَ الأَنصارِ فِي اليَومِ الثّالِثِ ، فَسَأَلَ عَنهُ ، فَقيلَ : يا رَسولَ اللّهِ ، تَرَكناهُ مِثلَ الفَرخِ لا يَدخُلُ في رَأسِهِ شَيءٌ إلاّ خَرَجَ مِن دُبُرِهِ ، قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله لِبَعضِ أصحابِهِ : عودوا أخاكُم .
قالَ : فَخَرَجنا مَعَ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله نَعودُهُ ، وفِي القَومِ أبو بَكر وعُمَر ، فَلَمّا دَخَلنا عَلَيهِ إذ هُوَ كَما وُصِفَ لَنا ، قالَ : فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : كَيفَ تَجِدُكَ؟
قالَ : لا يَدخُلُ في رَأسي شَيءٌ إلاّ خَرَجَ مِن دُبُري !
قالَ : ومِمَّ ذاكَ؟
قالَ : يا رَسولَ اللّه ، مَرَرتُ بِكَ وأنتَ تُصَلِّي المَغرِبَ فَصَلَّيتُ مَعَكَ وأنتَ تَقرَأُ هذِهِ السّورَةَ «الْقَـارِعَةُ * مَا الْقَارِعَةُ» ۲ إلى آخِرِها «نَارٌ حَامِيَةُ» ، قالَ : فَقُلتُ : اللّهُمَّ ما كانَ لي من ذَنبٍ أنتَ مُعَذِّبي عَلَيهِ فِي الآخِرَةِ فَعَجِّل لي عُقوبَتَهُ فِي الدُّنيا ، فَنَزَلَ بي ما تَرى .
قالَ رَسولُ اللّه صلى الله عليه و آله : بِئسَ ما قُلتَ ، ألا سَأَلتَ اللّهَ أن يُؤتِيَكَ فِي الدُّنيا حَسَنَةً ، وفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً ، ويَقِيَكَ عَذابَ النّارَ؟!
قالَ : فَأَمَرَهُ النَّبِي صلى الله عليه و آله فَدَعا بِذلِكَ ، ودَعا لَهُ النَّبِي صلى الله عليه و آله ، فَقامَ كَأَنَّما نَشِطَ مِن عِقالٍ ۳ . ۴

1.صحيح مسلم : ج ۴ ص ۲۰۷۳ ح ۳۶ ، مسند ابن حنبل : ج ۵ ص ۳۸۱ ح ۱۵۸۷۷ وفيه «واهدني» بدل «وعافني» و ح ۱۵۸۸۱ عن أبي طارق بن أشيم ، الأدب المفرد : ص ۱۹۶ ح ۶۵۱ عن سعد بن طارق بن أشيم الأشجعي وكلاهما نحوه .

2.القارعة : ۱ و ۲ .

3.يقال للمريض إذا بَرأ ، وللمغشيّ عليه إذا أفاق : كأنّما اُنشِطَ من عِقَال . ونَشِطَ : أي حُلَّ . قال ابن الأثير : وكثيرا ما يجيء في الرواية «كأنّما نَشِطَ من عِقالٍ» وليس بصحيح (لسان العرب : ج ۷ ص ۴۱۴ «نشط») .

4.مسند أبي يعلى : ج ۳ ص ۳۸۱ ح ۳۴۱۶ ، المطالب العالية : ج ۲ ص ۳۴۵ ح ۲۴۳۶ ، الدرّ المنثور : ج ۸ ص ۶۰۸ .

  • نام منبع :
    دنيا و آخرت از نگاه قرآن و حديث ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    مؤلف : محمدي ري شهري محقق همكار : سيد رسول موسوي ، مترجم : حميد رضا شيخي
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 69165
صفحه از 476
پرینت  ارسال به