شده در روايات ۱ را ترك نكند؛ چون در اين دعاها ، مضامين بلندى است كه برخى از آنها در دعاهاى ديگر يافت نمى شود.
بنده بايد در دعا خواندن ، سرزنده و صادق باشد تا بهره اش از خواندن آنها ، مناجات با قاضى الحاجات باشد ، نه فقط به زبان آوردن الفاظ. و اگر حقيقتِ آنچه مى گويد و حال و موقعيّتى كه در اين دعاها توصيف مى كند ، برايش حاصل شود ، پس خوشا به حالش و چه نيكو سرانجامى است!
وقتى بنده ، دل خود را با حالتى توصيف مى كند (مثلاً با گفتن: «واى بر من» ، خود را نفرين مى كند) و ياد مى كند كه گناهانش ، آن چنان است كه اگر زمين آنها را بداند ، او را مى بلعد و اگر كوه ها آنها را بدانند ، او را ساقط مى كنند و اگر درياها آنها را بدانند ، او را غرق مى كنند ـ آن گونه كه در برخى دعاهاست ـ ، اين ، حالتى است كه گمان مى كنم اگر براى ابليس هم پيدا شود ، به نجاتش مى انجامد ، تا چه رسد به مسلمان يا مؤمن! بخصوص اگر بيم و نگرانى او از خشم مولايش ، بيش از نگرانى اش از عذاب آتش باشد ، آن گونه كه پس از اين فقرات ، ذكر مى كند. اين ، حالتى عالى است كه در دلى پيدا نمى شود ، مگر آن كه پروردگارش از او راضى باشد.
مضامين بلند ديگرى كه در اين دعاها هستند نيز همين گونه اند؛ يعنى جايى هستند براى پيدا شدن حالات و صفاتى در جان و دل كه دل و جان را از هلاكت ها مى رهانند و به حالت عالى و درجات بلند مى رسانند.