ب ـ تسبيح هاى هر روز
۵۱۰.الإقبال:از اعمال هر روز ماه رمضان ، تسبيح است. با سند ما به ابو العبّاس احمد بن محمّد بن سعيد بن عقده ، براى ما روايت شده كه گفت: يحيى بن زكريّا بن شيبان علاّف در كتابش در سال ۲۶۵ [ ق] خبر داده است كه على بن حمزه ، از پدرش و حسين بن ابى العلاء زندجى ، همگى از ابو بصير ، از امام صادق عليه السلامروايت كرده اند كه فرمود: «در هر روز از ماه رمضان ، چنين تسبيح مى گويى» و در اين تسبيح ، افزوده اى از روايت جدّم ابو جعفر طوسى را مى آوريم: ۱
اوّل . «منزّه است خداوند ، آفريدگار بندگان. منزّه است خداوندِ صورت آفرين. منزّه است خداوند ، آفريدگار همه جفت ها. منزّه است خداوند ، پديدآورنده تاريكى ها و روشنى. منزّه است خداوند ، شكافنده دانه و هسته. منزّه است خداوند ، آفريننده هر چيز. منزّه است خداوند ، آفريدگار آنچه ديدنى و ناديدنى است. منزّه است خداوند ، به اندازه كلمات بى پايانش. منزّه است خداوند ، پروردگار جهانيان. منزّه است خداوندِ شنوايى كه چيزى شنواتر از او نيست؛ از فراز عرش خود ، آنچه را زير زمين هاى هفتگانه است ، مى شنود و آنچه را در تاريكى هاى خشكى و درياست ، مى شنود ، و ناله و شِكوه را ، و راز و نهان را ، و وسوسه هاى سينه را مى شنود و از شنوايىِ او ، هيچ صدايى ناشنيده نمى ماند».
دوم . «منزّه است خداوند ، آفريدگار بندگان. منزّه است خداوندِ صورت آفرين. منزّه است خداوند ، آفريدگار همه جفت ها. منزّه است خداوند ، پديدآورنده تاريكى ها و روشنى. منزّه است خداوند ، شكافنده دانه و هسته. منزّه است خداوند ، آفريننده هر چيز. منزّه است خداوند ، آفريدگار آنچه ديدنى و ناديدنى است. منزّه است خداوند ، به اندازه كلمات بى پايانش . منزّه است خداوند ، پروردگار جهانيان.
منزّه است خداوندِ بينايى كه چيزى شنواتر از او نيست؛ از فراز عرش خود ، آنچه را زير زمين هاى هفتگانه است ، مى بيند و آنچه را در تاريكى هاى خشكى و درياست ، مى بيند. ديدگان ، او را نمى بينند و او ديدگان را مى بيند و او لطيف و آگاه است. نه تاريكى ، چشمش را مى پوشاند و نه چيزى با پرده ، از او پوشيده مى ماند و نه ديوارى ، چيزى را از او پنهان مى سازد و نه خشكى و نه دريايى ، از او پوشيده است و نه كوهى ، آنچه را در ريشه خود دارد ، از او مى پوشاند و نه دلى ، آنچه را در آن است و نه پهلويى ، آنچه را در دلش است . و هيچ ريز و درشتى ، از او پوشيده نيست و هيچ كوچكى به خاطر كوچكى اش از او مخفى نمى شود و چيزى نه در زمين و نه در آسمان ، از او پوشيده نمى ماند. اوست كه در رَحِم ها ، شما را آن گونه كه مى خواهد ، تصويرگرى مى كند. معبودى جز او نيست؛ او كه قدرتمند حكيم است».
سوم . «منزّه است خداوند ، آفريدگار بندگان. منزّه است خداوندِ صورت آفرين. منزّه است خداوند ، آفريدگار همه جفت ها. منزّه است خداوند ، پديدآورنده تاريكى ها و روشنى. منزّه است خداوند ، شكافنده دانه و هسته. منزّه است خداوند ، آفريننده هر چيز. منزّه است خداوند ، آفريدگار آنچه ديدنى و ناديدنى است. منزّه است خداوند ، به اندازه كلمات بى پايانش. منزّه است خداوند ، پروردگار جهانيان.
منزّه است خداوندى كه ابرهاى سنگين را پديد مى آورد و رعد با ستايش او ، تسبيح مى گويد و فرشتگان ، از بيم او تسبيح مى گويند و آذرخش را مى فرستد و با آن ، هر كه را بخواهد ، هدف قرار مى دهد و بادها را پيشاپيش رحمتش مى فرستد و با كلماتش از آسمان ، آب فرو مى فرستد و با قدرت خود ، گياه را مى روياند و با علم او برگ درخت ، فرو مى افتد. منزّه است خداوندى كه همسنگ ذرّه اى ، نه در زمين و نه در آسمان ، از او پنهان نمى ماند؛ و نه كوچك تر از آن و نه بزرگ تر از آن نيست ، مگر آن كه در نوشته اى روشنگر است».
چهارم . «منزّه است خداوند ، آفريدگار بندگان. منزّه است خداوندِ صورت آفرين. منزّه است خداوند ، آفريدگار همه جفت ها. منزّه است خداوند ، پديدآورنده تاريكى ها و روشنى. منزّه است خداوند ، شكافنده دانه و هسته. منزّه است خداوند ، آفريننده هر چيز. منزّه است خداوند ، آفريدگار آنچه ديدنى و ناديدنى است. منزّه است خداوند ، به اندازه كلمات بى پايانش. منزّه است خداوند ، پروردگار جهانيان.
منزّه است خداوندى كه مى داند هر زنى چه بارى دارد و رَحِم ها چه اندازه [ از زمان باردارى را] كم يا زياد مى كنند ، و هر چيزى نزد او به اندازه است. داناى نهان و آشكار ، و بزرگ و متعالى است. يكسان است كسى از شما سخن را پنهانى بگويد يا آشكارا ، و نيز كسى كه شبانه پنهان مى شود و در روز آشكار مى گردد. براى هر چيز و هر كس ، نگهبانانى است كه از پيش رو و پشت سر به فرمان خدا نگهبانى اش مى كنند. منزّه است خداوندى كه زندگان را مى ميراند و مردگان را حيات مى بخشد و مى داند كه زمين ، از آنان چه مى كاهد ، و آنچه را بخواهد ، تا زمانى معيّن در رَحِم ها نگه مى دارد».
پنجم . «منزّه است خداوند ، آفريدگار بندگان. منزّه است خداوندِ صورت آفرين. منزّه است خداوند ، آفريدگار همه جفت ها. منزّه است خداوند ، پديدآورنده تاريكى ها و روشنى. منزّه است خداوند ، شكافنده دانه و هسته. منزّه است خداوند ، آفريننده هر چيز. منزّه است خداوند ، آفريدگار آنچه ديدنى و ناديدنى است. منزّه است خداوند ، به اندازه كلمات بى پايانش. منزّه است خداوند ، پروردگار جهانيان.
منزّه است خداوند ، مالك فرمان روايى. به هر كه بخواهى ، فرمان روايى مى دهى و از هر كه بخواهى ، فرمان روايى را مى ستانى. هر كه را خواهى ، عزّت مى بخشى و هر كه را خواهى ، خوار مى سازى. نيكى به دست توست. همانا تو بر هر چيز ، توانايى. شب را وارد روز مى كنى و روز را به شب وارد مى كنى و زنده را از مرده بيرون مى آورى و مرده را از زنده بيرون مى آورى و هر كه را بخواهى ، بى حساب روزى مى دهى».
ششم . «منزّه است خداوند ، آفريدگار بندگان. منزّه است خداوندِ صورت آفرين. منزّه است خداوند ، آفريدگار همه جفت ها. منزّه است خداوند ، پديدآورنده تاريكى ها و روشنى . منزّه است خداوند ، شكافنده دانه و هسته . منزّه است خداوند ، آفريننده هر چيز. منزّه است خداوند ، آفريدگار آنچه ديدنى و ناديدنى است. منزّه است خداوند ، به اندازه كلمات بى پايانش . منزّه است خداوند ، پروردگار جهانيان.
منزّه است خداوندى كه كليدهاى غيب ، نزد اوست و آنها را جز او نمى داند ، و مى داند آنچه را در خشكى و درياست ، و هيچ برگى [ از درختى] نمى افتد ، مگر آن كه مى داندش ، و هيچ دانه اى در تاريكى هاى زمين نيست و نه هيچ تر و خشكى ، مگر آن كه در كتابى روشنگر است» .
هفتم . «منزّه است خداوند ، آفريدگار بندگان. منزّه است خداوندِ صورت آفرين. منزّه است خداوند ، آفريدگار همه جفت ها. منزّه است خداوند ، پديدآورنده تاريكى ها و روشنى. منزّه است خداوند ، شكافنده دانه و هسته. منزّه است خداوند ، آفريننده هر چيز. منزّه است خداوند ، آفريدگار آنچه ديدنى و ناديدنى است. منزّه است خداوند ، به اندازه كلمات بى پايانش. منزّه است خداوند ، پروردگار جهانيان.
منزّه است خداوندى كه گويندگان ، ستايش او را نمى توانند شمرد و سپاس گزارانِ پرستنده ، از عهده شكر نعمت هايش برنمى آيند ، و او همان گونه است كه خود فرموده و بالاتر از آن است كه ما مى گوييم. و خداوندِ پاك ، همان گونه است كه خويش را ستوده و جز به مقدارى كه او بخواهد ، به چيزى از علم او احاطه نيابند. تخت فرمان روايى اش ، آسمان ها و زمين را فرا گرفته است و نگهبانىِ آسمان ها و زمين ، او را خسته نمى سازد و او بلندمرتبه بزرگ است».
هشتم . «منزّه است خداوند ، آفريدگار بندگان. منزّه است خداوندِ صورت آفرين. منزّه است خداوند ، آفريدگار همه جفت ها . منزّه است خداوند ، پديدآورنده تاريكى ها و روشنى . منزّه است خداوند ، شكافنده دانه و هسته. منزّه است خداوند ، آفريننده هر چيز. منزّه است خداوند ، آفريدگار آنچه ديدنى و ناديدنى است. منزّه است خداوند ، به اندازه كلمات بى پايانش. منزّه است خداوند ، پروردگار جهانيان.
منزّه است خداوندى كه مى داند آنچه را در زمين فرو مى رود و آنچه را از آن بيرون مى آيد و آنچه را از آسمان فرود مى آيد و آنچه را به آسمان بالا مى رود. آنچه از آسمان فرود مى آيد و در آسمان فرا مى رود ، او را از آنچه در زمين فرو مى رود و آنچه از زمين بيرون مى آيد ، مشغول نمى سازد ؛ آگاهى به چيزى ، او را از آگاهى به چيزى ديگر ، مشغول نمى سازد؛ آفرينش چيزى ، از آفرينش چيزى ديگر مشغولش نمى سازد؛ و نگهبانى از چيزى ، از نگهبانى از چيزى ديگر مشغولش نمى سازد. هيچ چيزى همسان و برابر با او نيست و هيچ چيزى مانند او نيست و او شنواى بيناست».
نهم . «منزّه است خداوند ، آفريدگار بندگان. منزّه است خداوندِ صورت آفرين. منزّه است خداوند ، آفريدگار همه جفت ها. منزّه است خداوند ، پديدآورنده تاريكى ها و روشنى . منزّه است خداوند ، شكافنده دانه و هسته . منزّه است خداوند ، آفريننده هر چيز. منزّه است خداوند ، آفريدگار آنچه ديدنى و ناديدنى است. منزّه است خداوند ، به اندازه كلمات بى پايانش. منزّه است خداوند ، پروردگار جهانيان.
منزّه است خداوند ، آفريننده آسمان ها و زمين ، كه فرشتگان را فرستادگانى داراى دو بال ، سه بال و [ يا ]چهار بال ، قرار داد! در آفرينش ، آنچه مى خواهد ، مى افزايد. همانا خداوند بر هر چيز ، تواناست. هر رحمتى را كه خداوند براى مردم بگشايد ، جلوگيرى از آن نيست و هر چه را او جلو بگيرد ، پس از او ، فرستنده اى نيست. و او قدرتمند حكيم است».
دهم . «منزّه است خداوند ، آفريدگار بندگان. منزّه است خداوندِ صورت آفرين. منزّه است خداوند ، آفريدگار همه جفت ها. منزّه است خداوند ، پديدآورنده تاريكى ها و روشنى. منزّه است خداوند ، شكافنده دانه و هسته. منزّه است خداوند ، آفريننده هر چيز. منزّه است خداوند ، آفريدگار آنچه ديدنى و ناديدنى است. منزّه است خداوند ، به اندازه كلمات بى پايانش. منزّه است خداوند ، پروردگار جهانيان.
منزّه است خداوندى كه آنچه را در آسمان ها و آنچه در زمين است ، مى داند. هيچ رازگويىِ سه نفره اى نيست ، مگر آن كه او چهارمينِ آنان است و نه رازگويىِ پنج نفره اى ، مگر آن كه او ششمين شان است و نه كمتر و نه بيشتر از آن ، مگر آن كه او با آنان است ، هر جا كه باشند. سپس در روز قيامت ، آنان را از عملكردشان آگاه مى سازد. همانا خداوند بر هر چيز ، داناست. منزّه است آن كه كارهاى شايسته ، با نعمت او كمال مى يابند».