175
حكمت نامه بسيج

۳ / ۱ ـ ۲

ترك محرمات

قرآن:

كسانى كه از فرستاده و پيامبر امّى پيروى مى كنند كه نام (و نشانِ) او را در تورات و انجيل كه در نزدشان است ، نوشته مى يابند ؛ [ همو ] كه آنان را به نيكى فرمان مى دهد و از زشتى باز مى دارد و پاكيزه ها را بر آنان حلال ، و پليدها را حرام مى دارد .

بگو : همانا پروردگارم كارهاى زشت را ، چه آشكار باشد چه پنهان ، حرام كرده است ، و نيز گناه و سركشى به ناحق را و اينكه براى خداوند ، همتا بينگاريد ـ كه در اين باره هيچ گونه برهانى بر آن نفرستاده است ـ و نيز اينكه آن چه را نمى دانيد به دروغ به خداوند نسبت دهيد.

حديث:

۳۰۹.امام على عليه السلام :اگر خداى سبحان [هم] از نارواها نهى نمى كرد ، بر خردمند لازم بود كه از آنها دورى كند.

۳۱۰.امام على عليه السلام :خداى سبحان ، انسان را از هيچ چيزى نهى نفرموده ، جز آنكه او را از آن ، بى نياز كرده است.

۳۱۱.امام باقر عليه السلامـ از پدرانش عليهم السلام ـ: پيامبر خدا نزد اهل صفّه مى آمد و آنان ، ميهمان پيامبر خدا بودند . آنها خانمان خود را رها كرده ، به مدينه هجرت كرده بودند. پيامبر خدا آنان را كه چهارصد مرد بودند ، در صفّه مسجد، اسكان داد .
آن حضرت ، هر صبح و شام نزد ايشان مى رفت و بر آنان سلام مى داد . روزى بر صفّه نشينان وارد شد ، ديد يكى كفش خود را پينه مى كند ، ديگرى لباسش را وصله مى زند و عدّه اى هم جامه هاى خود را از شپش ، پاك مى كنند . پيامبر خدا، هر روز يك مُدّ (تقريباً يك سير) خرما به آنها مى داد . مردى از ميان آنها برخاست و گفت : اى پيامبر خدا! خرمايى كه به ما مى دهى ، معده هاى ما را سوزاند.
پيامبر صلى الله عليه و آلهفرمود : «بدانيد كه اگر مى توانستم دنيا را خوراك شما كنم ، اين كار را مى كردم ؛ امّا كسانى از شما كه پس از من زنده بمانند ، صبح و شام ، غذاى سير خواهند خورد. هر كدام ، صبح يك پيراهن خواهيد پوشيد و شب ، پيراهنى ديگر و خانه هايتان را ، همانند كعبه، برافراشته و آراسته خواهيد كرد».
مردى برخاست و گفت : اى پيامبر خدا! من مشتاق چنان روزى هستم! كى فراخواهد رسيد؟!
فرمود صلى الله عليه و آله : «اين زمانِ شما بهتر از آن زمان است. اگر شكمهاى خود را از حلال پُر كنيد ، هيچ بعيد نيست كه از حرام نيز آن را پُر نماييد».


حكمت نامه بسيج
174

۳ / ۱ ـ ۲

ترك المحرمات

القرآن:

«الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِىَّ الْأُمِّىَّ الَّذِى يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِى التَّوْرَاةِ وَالإِْنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَـتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَـئِثَ» . ۱

«قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّىَ الْفَوَ حِشَ مَاظَهَرَ مِنْهَا وَمَابَطَنَ وَالإِْثْمَ وَ الْبَغْىَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُواْ بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَـنًا وَأَن تَقُولُواْ عَلَى اللَّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ» . ۲

الحديث:

۳۰۹.الإمامُ عليُّ عليه السلام :لَو لَم يَنهَ اللّهُ سُبحانَهُ عَن مَحارِمِهِ لَوجَبَ أنْ يَجتَنِبَها العاقِلُ . ۳

۳۱۰.عنه عليه السلام :ما نهى اللّهُ سُبحانَهُ عن شَيءٍ إلاّ وأغنى عَنهُ . ۴

۳۱۱.الإمامُ الباقرُ عن آبائه عليهم السلام :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله كانَ يأتي أهلَ الصُّفَّةِ وَكانوا ضِيفانَ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، كانوا هاجَروا مِن أهاليهِم وَأموالِهِم إلى المَدينَةِ فَأسكَنَهُم رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله صُفَّةَ المَسجِدِ ، وَهُم
أربَعُمِائةِ رَجُلٍ ، يُسَلِّمُ عَلَيهِم بِالغَدوَةِ وَالعَشِيِّ ، فأتاهُم ذاتَ يَومٍ فَمِنهُم مَن يَخصِفُ نَعلَهُ، وَمِنهُم مَن يَرقَعُ ثَوبَهُ ، وَمِنهُم مَن يَتَفلّى، وَكانَ رَسولُ اللّهِ[ صلى الله عليه و آله ]يَرزُقُهُم مُدّاً مُدّاً مِن تَمرٍ في كُلِّ يَومٍ.
فَقامَ رَجُلٌ مِنهُم فقالَ : يا رسولَ اللّهِ ، التَّمرُ الّذي تَرزُقُنا قَد أحرَقَ بُطونَنا!
فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : أما إنّي لَوِ استَطَعتُ أن اُطعِمَكُمُ الدُّنيا لَأطعَمتُكُم ، وَلكن مَن عاشَ مِنكُم مِن بَعدي فَسَيُغدى عَلَيهِ بِالجِفانِ وَيُراحُ عَلَيهِ بِالجِفانِ ، وَيَغدو أحَدُكُم في قَميصَةٍ وَيَروحُ في اُخرى ، وَتُنَجِّدونَ بُيوتَكُم كَما تُنَجَّدُ الكَعبَةُ.
فَقامَ رَجُلٌ فَقالَ : يا رَسولَ اللّهِ ، إنّا عَلى ذلِكَ الزَّمانِ بالأشواقِ! فَمَتى هُوَ؟!
قالَ صلى الله عليه و آله : زَمانُكُم هذا خَيرٌ مِن ذلِكَ الزّمانِ ، إنَّكُم إن مَلَأتُم بُطونَكُم مِنَ الحَلالِ تُوشِكونَ أن تَملؤوها مِنَ الحَرامِ . ۵

1.الاعراف : ۱۵۷.

2.الاعراف : ۳۳.

3.غرر الحكم : ۷۵۹۵.

4.غرر الحكم : ۹۵۷۳.

5.النوادر للراوندى : ۱۵۲ / ۲۲۳.

  • نام منبع :
    حكمت نامه بسيج
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری، با همکاری: احمد غلامعلی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    اتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 40989
صفحه از 323
پرینت  ارسال به