عشقِ پيامبرانه ، نه عشقِ صوفيانه . محبّتى كه او را در برابر دوستان خدا ، فروتن ، و در برابر دشمنان او سرفراز مى دارد ؛ عشقى كه عاشق را براى استقرار آرمانها و ارزشهاى الهى و انسانى در جهان به پيكار وا دارد ، و «اذان شهادت و رشادت سردادن» و استوارى در برابر تهاجم تبليغاتى دشمنان خدا ، گواه صداقت عاشق در دعوى محبّت است .
بايسته هاى بسيج
دارا بودن آگاهيهاى دينى ، آگاهيهاى سياسى ، اخلاق شايسته و دورى از صفات نكوهيده ، به شرحى كه در فصل دوم حكمتنامه آمده ، مقدّمه و پيش نيازِ دستيابى به قلّه شكوهمند بسيج است.
مسئوليتهاى بسيجى
همچنين انجام دادن مسئوليتهاى فردى ، اجتماعى ، فرهنگى و نظامى كه در فصل سوم حكمتنامه بدان پرداخته ايم و نيز آنچه در فصل چهارم رازِ موفّقيت بسيجى شناخته شده است ، آثار و لوازم دستيابى به اين جايگاه بلند است .
بسيجيان نمونه
در فصل پنجم حكمتنامه ، دو نمونه از پيشتازان وصول به قلّه جايگاه بسيج ، معرّفى شده اند:
نمونه اوّل ، شمارى از يارانِ امير مؤمنان اند كه «شُرطة الخميس(نيروهاى ويژه)» ناميده مى شدند و با آن حضرت ، پيمان