۱۴۴۷.الدرّ المنثور از ضحاك ـ درباره اين آيه: «و قوم سبأ را ...» ـ :آبراهه هاى يمن به سبأ مى رسيد كه دره اى بود ميان دو كوه . مردم سبأ ميان آن دو كوه با قير و سنگ سدى ساختند و هر چه آب خواستند به باغ هاشان رساندند و بدين سان روزگارى را خوش زيستند . سپس به سركشى و گناه پرداختند و خداوند موش هاى صحرايى را فرستاد تا آن سد را سوراخ نمايند و بدين سان ، خدا خانه ها و باغ هاشان را با خاك يكسان كرد و به جاى آن دو باغ ، دو درختزار با ميوه هاى تلخ و ترش و درختان شوره گز به ايشان داد .
۱۴۴۸.الكافى از سدير :مردى از امام صادق عليه السلام درباره اين سخن خداوند پرسيد: «پس گفتند : پروردگارا! ميان شهرهاى ما دورى افكن ؛ و بر خويشتن ستم كردند » . فرمود: «اينان گروهى بودند كه شهرهاشان به هم متصل و در چشم انداز يكديگر بود و رودهاى روان و دارايى هاى نمايان داشتند . سپس نعمت هاى خدا را كفران كردند و عافيتى را كه خداوند به ايشان بخشيده بود ، دگرگون ساختند و خدا نيز نعمت را بر آنان دگرگون فرمود و همانا خداوند تا كسانى حال خودشان را تغيير ندهند ، نعمت ايشان را دگرگون نمى سازد . پس خداوند سيلى عظيم بر آنان فرستاد و شهرهاشان را غرق نمود و سرزمين هاشان را ويران ساخت و مال هاشان را از ميان برد و به جاى باغ هاشان ، دو باغ با ميوه هاى تلخ و ترش و درختان شوره گز و اندكى سدر نهاد و سپس فرمود: «آن [كيفر ]را به سزاى آن كه كافر شدند و ناسپاسى كردند ، به آنان داديم و آيا جز ناسپاس را كيفر مى دهيم؟ » .
۱۴۴۹.وقعة صفينـ در توضيح مسير امام على عليه السلام به صفين ـ: سپس به سوى ساباط روان شد تا به شهر بَهُرَسير رسيد . در آن جا ، مردى از ياران وى به نام حُرّ بن سهم بن طريف از قبيله بنى ربيعة بن مالك ، در حالى كه به آثار كسرى مى نگريست ، به سخن ابن يعفر تميمى تمسك مى جست:
باد بر جاى سرزمين ايشان مى وزيدگويى در آن جا وعده نهاده [و سپس رخت بربسته] بودند .
امام فرمود: «چرا به اين سخن خداى تمسك نكردى : «چه بسيار باغ ها و چشمه ها كه بگذاشتند ؛ و كشتزارها و جاى هاى نيكو و آراسته و نعمت ها و آسايشى كه در آن بهره مند بودند * اين چنين [بود سرگذشتشان] و آن ها را به قومى ديگر ميراث داديم * پس آسمان و زمين بر آنان گريه نكرد و مهلت هم نيافتند» ؟ همانا ايشان كه خود ارث برده بودند ، بدين سان كسان ديگر از آنان ارث بردند ؛ زيرا نعمت را سپاس نگفتند و با گناهكارى ، دنياشان ستانده شد . از كفران نعمت بپرهيزيد تا گرفتار كيفر نگرديد!» .