كريمانه برخوردار مى گردند . برخى از احاديث رسيده در اين باب ، به شمارى از اين دستاوردها اشاره دارند . ۱
سه . در پرتو دو نكته گذشته ، مى توان احاديث مربوط به زراندوزى را بدين شكل تفسير كرد:
يكم . احاديثى كه مال ذخيره شده را به طور مطلق ، زراندوخته مى شمارند ، در حقيقت ناظر به حقوق مالى واجب هستند . بدين ترتيب ، سرباز زدن از اداى اين حقوق ، حتّى به اندازه يك قيراط ، زراندوزى محسوب مى شود و فردى كه اين حقوق را ادا نكند ، مشمول آيه مزبور مى گردد .
دوم . احاديثى كه زراندوزى را درباره اموالى كه زكاتشان پرداخت نگردد ، صادق مى دانند ، ناظر به حقوق مالى واجب هستند ؛ زيرا هر گاه اين حقوق ادا گردند ، مشكلات اقتصادى جامعه حل خواهد شد . بنابراين ، ذخيره سازى ثروت براى كسى كه حقوق مالى واجب را ادا كند ، جايز است ؛ البته مادام كه به بنيان جامعه زيان نرساند و به اختلافات ژرف طبقاتى نينجامد . و اين غير از معنايى است كه كعب الاحبار در پاسخ به عثمان در نظر داشت ؛ آن گاه كه عثمان پرسيد: «رأى تو چيست درباره كسى كه زكات واجب مالش را پرداخته ؛ آيا باز هم وظيفه اى بر عهده او است؟» و او پاسخ داد: «نه! حتّى اگر خشتى از طلا و خشتى از نقره داشته باشد ، چيزى بر او واجب نيست» . ۲
شك نيست كه اسلام چنين ثروت اندوزى فاحش و مال انباشتگى عظيمى را جايز نمى داند ، به ويژه اگر از بيت المال گرد آمده باشد . ۳
1.بنگريد به: ص۱۳ (پيشدرآمد).
2.بنگريد به: ص۸۷۵ (پرهيز دادن از زراندوزى).
3.بنگريد به: قسمت چهارم در صفحه بعد.