تاريخ انتشار: چهارشنبه 1392/9/27
کد خبر: 30180

مقاله ای از کتاب «روانشناسی مثبت گرا در عرصه عمل» بررسی شد

نشست تخصصی روانشناسی مثبت‌گرا، با موضوع چشم‌اندازهای تاریخی، فلسفی و معرفت‌شناختی روز چهارشنبه ۲۷ آذرماه به همت گروه روانشناسی اسلامی پژوهشکده اخلاق و روانشناسی اسلامی برگزار شد.

در این نشست دکتر محسن زندی به ارائه‌ی مقاله‌ای در حوزه روانشناسی مثبت‌گرا پرداخت و اظهار داشت: عنوان مقاله اولین جلسه ژورنال کلاب گروه روانشناسی بدین شرح است:
Positive Psychology: Historical, Philosophical, and Epistemological Perspectives
روانشناسی مثبت گرا: چشم اندازهای تاریخی، فلسفی و معرفت شناختی
این پژوهشگر در ادامه افزود: دو نویسنده مقاله؛ ایلین نفستاد استاد دانشگاه اسلو و اینگویلد یورگنسن از بیمارستان سندرود نروژ هستند.
وی بیان داشت: مقاله حاضر بر اساس رويکرد معرفت‌شناختي/علم شناختی پسامدرن نوشته شده است؛ که البته به دليل تسلط ناکافی نويسنده به حوزة فلسفه، مقداری آشفتگی و نوسان ميان معرفت شناسي پسامدرن و مدرن وجود دارد.
محسن زندی با اشاره به اینکه اصل مقاله با چند مقدمه شروع مي‌شود، تاکید کرد: تمام فعاليت‌هاي علمي بايد با نگاه به تاريخ آن علم و آن مسأله انجام گيرند، زيرا دليل تعليم و تربيتي: ارجحيت تعليم مبتني بر مسأله محوري و تعليم مبتني بر نتيجه‌محوري، هيچ نظريه علمي، حتي فلسفه گريزترين نظريات، نيست که مبتني بر يک فلسفه خودآگاه يا ناخودآگاه پيشيني در مورد جهان يا انسان نباشد. هيچ نظرية‌ علمي‌اي نيست که خودآگاه يا ناخودآگاه بر نوعي معرفت‌شناسي/فلسفة علم (حال منسجم يا آشفته) مبتني نباشد. توجه به تاريخ از تکرار اشتباهات پيشينيان و دوباره‌کاري‌ها می¬کاهد و ابعادي را که دیگران نديده‌اند به ما نشان می دهد.
وی خاطرنشان کرد: روانشناسي به عنوان يک علم و روانشناس به عنوان يک عالم؛ ضرورتاً مبتني بر يک سري آراي فلسفي پيشين در مورد انسان، روش شناخت انسان، حد شناخت انسان، هستي‌شناسي/ماهيت انسان و ... است.
پژوهشگر پژوهشکده اخلاق و روانشناسی اسلامی، اظهار داشت: از آنجا که انسان نيز يک موجود تاريخي است که در متن تاريخ بسط مي‌يابد؛ روانشناسي هر عصري نيز وابسته به شناخت نسبي از انسان بسط يافته در همان عصر است. بنابراين تنها فهمي تاريخمند ارائه مي‌دهد.
محسن زندی تصریح کرد: هسته سخت/فرانظريه روانشناسي مثبت‌گرا چيست ،که آن را از جريان اصلي روانشناسي جدا مي‌کند؟ از نظر نويسنده در دو چيز است: فرانظريه‌اش در مورد ماهيت انسان (انسان‌شناسي فلسفيِ پيشيني) ؛ هدف روانشناسي.
در ادامه، انسان‌شناسي فلسفي پيشينيِ روانشناسي مثبت‌گرا مورد بحث قرار میهگیرد و عوارض و نتایج آن بر زندگی فردی مورد کاووش قرار می گیرد.

در بقيه چيزها روانشناسي مثبت (برخلاف بستر مادرش، يعني روانشناسي انسان‌گرا) تفاوت اساسي (شيفت پارادايمي) با جريان اصلي روانشناسي ندارد؛ به ويژه در حوزه‌ روش پذيرفته ‌شده تجربي.

گفتنی است، گروه روانشناسی اسلامی پژوهشکده اخلاق و روانشناسی، با هدف آشنایی با یافته های جدید علمی و ارتقاء سطح علمی گروه روانشناسی، قرار است جلسات بررسی مقالات روانشناسی را ادامه دهد.