علاوه بر اینکه کلام برخی از بزرگان در نفی حجیّت از خبر واحد، یا به موضوع اصول دین بر میگردد یا به خبر واحد غیر موثوق به مرتبط است و شاهد این مطلب عمل این بزرگان میباشد.
آیات و احادیث بسیاری در تأیید سیره مذکور ذکر شده که به جهت اختصار از ذکرش خودداری میشود و علاقمندان میتوانند به کتابها و مقالات مرتبط رجوع کنند.۱
اعتبار ظهور در عقاید
چنانکه در مقدمه بحث اعتبار ظن در عقاید ذکر شد، اعتبار ظن از دو جهت صدور و دلالت مورد بحث است. مباحثی که درباره خبر واحد مطرح شد، عهدهدار بحث از جهت نخست است و بحث اعتبار ظهور متکفّل جهت دوم یعنی دلالت.
پس از احراز ظهور لفظی از قرآن و حدیث در معنایی خاص که مباحث لغوی و ادبی و مباحث الفاظ علم اصول در صدد کمک به کشف چنین ظهوری است، این بحث مطرح میشود که آیا ظهور احراز شده حجّت و معتبر است یا خیر؟ و مولی و عبد میتوانند به آن احتجاج کنند، یا چنین اثری بر ظهور، مترتّب نیست؟
در اعتبار یا عدم اعتبار ظهور هیچ تفاوتی میان عقاید و اعمال وجود ندارد و اصولیون هم نوعاً وقتی بحث حجیّت ظهور را مورد بحث قرار میدهند، تفاوتی میان عقاید و غیر عقاید قائل نیستند. هر چند برخی از دلایل عدم حجّیت خبر واحد که در واقع در صدد اثبات عدم حجّیت ظن هستند، شامل ظهور نیز میشوند.
به هر حال دلیل حجّیت ظهور، سیره و بنای عقلاست. توضیح این که اگر به روش عقلا در بیان مقاصدشان دقت کنیم شکی نمیماند که آنان مقاصد خود را با الفاظی که دلالتشان بر مقصود به صورت ظهور است، بیان و ابراز میکنند و مخاطبان نیز ظاهر کلام متکلّم را دالّ بر مقصود او دانسته و بر اساس این ظهور عمل میکنند. از سوی دیگر خداوند نه تنها این روش را ردّ نکرده بلکه خود نیز از همین روش برای بیان مقصود خود استفاده کرده است. بنابراین ظهور قرآن و احادیث حجّت میباشد.