البته در کنار همه این عوامل، وثاقت راوی از مهمترین عوامل مؤثر است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که آنچه در سیره عقلا و عمل علما دیده میشود اعتبار وثوق و اطمینان است که با ملاحظه عوامل ذکر شده به دست میآید. بنابراین سیره عقلا «خبر موثوق به» را حجت میکند و آن را مورد توجّه، پذیرش و عمل قرار میدهند.
در مورد تأثیر موضوع خبر، عقلاء هر چه خبر مهمتر باشد دیرتر به وثوق و اطمینان میرسند. برای مثال اگر فرد موثقی از راهبندان در مسیری خاص خبر دهد، خبرش را میپذیریم و به آن ترتیب اثر میدهیم، اما اگر همین شخص از مطلب مهمی همچون وقوع جنگی بزرگ در جهان خبر دهد، به خبرش اطمینان نمیکنیم و از دیگران نیز تحقیق میکنیم و پس از اخذ گزارشهای متعدّد به وثوق و اطمینان دست یافته به خبر عمل میکنیم.
حال از آنجا که اعتقادات در مقایسه با اعمال از اهمیت بیشتری برخوردارند، دیرتر وثوق به دست میآید. البته برخی اعمال همچون قصاص و حدود نیز از اهمیت بالایی حتی نسبت به برخی اعتقادات بسیار فرعی برخوردارند.
بنابراین در حوزه اعتقادات سیره متفاوتی وجود ندارد و سیره عقلا در همه موارد پذیرش «خبر موثوق به» است، اما وثوق گاه زودتر و گاه دیرتر به دست میآید.
نکته آخر در مورد سیره عقلا این است که سیره ممکن است صرفاً یک قرارداد باشد به گونهای که اگر به جای آن، قراردادی دیگر صورت پذیرد مشکلی در جامعه پیش نمیآید. مثلاً به جای رنگ سبز، رنگ آبی نیز میتوانست علامت اجازه عبور باشد. اما برخی سیرههای عقلایی، مبتنی بر حکم عقل و بر اساس حکمت است، به گونهای که اگر این سیرهها نباشد امکان زندگی اجتماعی وجود نخواهد داشت، یا انسانها به مشقّت خواهند افتاد. چنین سیرهای نیازمند به تأیید یا عدم ردع توسط شارع نیست، بلکه اساساً ردع آن به صورت مطلق، قبیح و غیر ممکن است؛ مگر این که سیره دیگری قابل فرض باشد، که با جایگزین کردن آن اختلال نظام زندگی برطرف شود و شارع این سیره جدید را مطرح وجایگزین نماید. به نظر میرسد سیره عقلا در عمل به ظن و خبر واحد و غیرمتواتر، از نوع اخیر است و ردع آن به طور کلی و در همه امور دینی ممکن نیست و با