63
روش‌شناسي علم کلام

مقصود از ظن در بحث حجیّت ظن، مفهوم اصطلاحی آن است، اما باید توجه داشت که ظن به کار رفته در لغت عرب و آیات و احادیث غیر از ظن به معنای اصطلاحی است.
لازم به ذکر است که وقتی سخن از «حجیّت ظنّ» به میان می‌آید، دو بحث مهم و محوری مطرح می‌شود:
۱. حجّیت «خبر واحد» که بحث از سند است.
۲. حجّیت «ظهور» که بحث از دلالت است.
به عبارت دیگر یک بحث این است که آیا این حدیث از معصوم علیه السلام صادر شده است یا نه؟ و دیگر این‌که به فرض صدور معنای حدیث چیست؟ آیا دلالتش صریح است یا ظاهر؟ و آیا این ظهور معتبر است یا خیر؟ در خصوص «قطع» نیز همین دو لحاظ مطرح است: قطع به صدور، که ناشی از تواتر یا قرینه است و قطع به دلالت که ناشی از نصّ است. بنابراین اگر حدیث، متواتر یا همراه با قرینه صدق و نیز منصوص باشد، قطعی است و حجّیتش ذاتی، امّا اگر دلالتش ظاهر و صدورش از طریق آحاد باشد، باید درباره حجّیت یا عدم حجیّت آن به بحث و بررسی پرداخت. البته با توجه به این که نتیجه تابع اخس مقدمات است، اگر فقط دلالت یا فقط صدور، ظنی باشد باز خبر در حکم ظنّی خواهد بود و نیازمند بحث از اعتبار.
با دقت در مباحثی که فقیهان در بحث از حجیّت ظن مطرح می‌کنند، سه پرسش اساسی را می‌توان یافت:
۱. آیا تعبّد به ظن امکان دارد یا ممتنع است؟
۲. آیا تعبّد به ظن واقع شده است یا خیر؟
۳. آیا تفاوتی میان اعتقادات و اعمال یا به تعبیر دقیق‌تر اعمال جوانحی و اعمال جوارحی در این بحث وجود دارد یا خیر؟
پاسخ به این پرسش‌ها در ضمن مباحث آتی خواهد آمد.


روش‌شناسي علم کلام
62

هدایت می‌کند!؟ بگو: تنها خدا به حق هدایت می‌کند! آیا کسی که هدایت به سوی حق می‌کند برای پیروی شایسته‌تر است، یا آن کس که خود هدایت نمی‌شود مگر هدایتش کنند؟ شما را چه می‌شود، چگونه داوری می‌کنید!؟ و بیشتر آنها، جز از گمان (و پندارهای بی‌اساس)، پیروی نمی‌کنند (در حالی که) گمان، هرگز انسان را از حقّ بی‌نیاز نمی‌سازد (و به حق نمی‌رساند)! به یقین، خداوند از آنچه انجام می‌دهند، آگاه است.(سَیَقُولُ الَّذینَ أَشْرَکُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَکْنا وَ لا آباؤُنا وَ لا حَرَّمْنا مِنْ شَیْ‌ءٍ کَذلِکَ کَذَّبَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ حَتَّی ذاقُوا بَأْسَنا قُلْ هَلْ عِنْدَکُمْ مِنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنا إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلّا الظَّنَّ وَ إِنْ أَنْتُمْ إِلّا تَخْرُصُونَ)۱ ؛ بزودی مشرکان (برای تبرئه خویش) می‌گویند: «اگر خدا می‌خواست، نه ما مشرک می‌شدیم و نه پدران ما و نه چیزی را تحریم می‌کردیم!» کسانی که پیش از آنها بودند نیز، همین گونه دروغ می‌گفتند و سرانجام (طعم) کیفر ما را چشیدند. بگو: «آیا دلیل روشنی (بر این موضوع) دارید؟ پس آن را به ما نشان دهید؟ شما فقط از پندارهای بی‌اساس پیروی می‌کنید و تخمینهای نابجا می‌زنید.»
این آیات در حقیقت پیروی از حدس‌های بی‌پایه و امیال نفسانی و ادعاهای بی‌دلیل را مردود شمرده است.
اما معنای اصطلاحی ظنّ عبارت است از حالتی که شخص نه قطع و یقین به امری داشته و نه شک نسبت به آن داشته باشد، بلکه یک طرف را بر دیگری ترجیح دهد. بر اساس همین تعریف، اصولیون ظنّ را به دو نوع تقسیم می‌کنند. ظن نوعی، یعنی آنچه از آن برای نوع انسانها ظن حاصل می‌شود و ظنّ شخصی، که حالتی فردی است.۲
به این صورت، روشن شد که «ظن» در لغت عرب، قرآن و حدیث در معنای اصطلاحی استعمال نشده است، بلکه به معنای لغوی یعنی باور غیرموثّق که بر آن دلیل معتبری وجود ندارد و سخن بی‌اساس و مبتنی بر تمایلات و خیالات، به کار رفته است.۳

1.. انعام: ۱۴۸.

2.. محمد رضا مظفر، اصول الفقه، ج۲، ص۱۵.

3.. آیات و احادیث مذکور در ادله کسانی چون فخر رازی، نمى‏تواند دلیلى بر بى‏اعتبارى اخبار آحاد باشد.

  • نام منبع :
    روش‌شناسي علم کلام
    پدیدآورنده :
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 197169
صفحه از 235
پرینت  ارسال به