روش عقلی ممکن است. از این رو روش عقلی و نقلی هر دو باید مورد بحث قرار گیرند تا جایگاه هر کدام در مباحث اعتقادی روشن شود.
بدین جهت، بخش دوم که به روششناسی استنباط میپردازد به دو فصل تقسیم میشود: «شناخت روش عقلی، شناخت روش نقلی». در بخش سوم کتاب یعنی روششناسی دفاع، نیز به جایگاه عقل و نقل اشاراتی خواهد شد.
معرفت اعتقادی، اقسام و درجات آن
از یکسو _ چنان که گفته شد _ موضوع علم کلام، عقاید است و از سوی دیگر اهمیت تبیین موضوعِ هر علم نیز ضرورتی انکار ناشدنی است. بنابراین پیش از سخن درباره هر موضوع جزئی یا کلّی در علم کلام، ابتدا باید حقیقت معرفت اعتقادی روشن شود.
«معرفت» را گاه به معنای «مطلق آگاهی» تعریف کردهاند که خود قابل تقسیم به دو بخش «علمِ حضوری» و «علم حصولی» است و علم حصولی به «تصور» و «تصدیق» تقسیم میشود. گاهی منظور از معرفت، تصور و گاهی تصدیق و باور است که آن نیز به دو قسم «باور ذهنی» و «باور قلبی» تقسیم میشود و البته گاهی نیز مقصود از معرفت، شناخت حقیقت خارجی۱ است.
در این کتاب، مقصود از معرفت اعتقادی، تصدیق و باور است که عملی جوانحی و اختیاری میباشد. توضیح اینکه در نظر مشهور فیلسوفان، معرفت معلول علل و عوامل خارجی است و مبادی سهگانه عمل یعنی: «معرفت، میل و اراده» هیچ کدام اختیاری نیستند۲ اما این نظریه با مشکلات بسیاری روبرو است. به نظر میرسد اراده و اختیار در