تنظیم و اثبات اعتقادات دینی پرداخته و به شبهات و اعتراضات مخالفان پاسخ میگوید.
در این تعریف هم به «موضوع»، هم به «روش» و هم به «غایت» اشاره شده است. موضوع، اعتقادات دینی؛ روش، روش عقلی و نقلی؛ و غایت این علم، استنباط عقاید و دفاع۱ از آنها دانسته شده است.۲ بدین ترتیب سه ویژگی اصلی علم کلام در این تعریف ذکر شده است. البته از این میان، در کتاب حاضر تنها به «روش علم کلام» پرداخته میشود و در بحث بعد، توضیح بیشتری در مورد غایت علم کلام و روش آن خواهد آمد.
اهداف و وظایف متکلّم
در بحث قبل، غایت علم کلام، استنباط عقاید و دفاع از آنها دانسته شد. این دو غایت که وظایف و اهداف متکلم نیز هستند؛ قابل تحلیل به شش وظیفه است.
متکلّم بعد از اینکه در مقام اوّل یعنی مقام استنباط یا مقام ثبوت، مثل فقیه در فقه عملی به معارفی دست پیدا کرد، در مقام دفاع یا مقام اثبات پنج کار عمده انجام میدهد که عبارتند از:
۱. تبیین و توضیح مطلب: یعنی به زبان مخاطبین آموزههای استنباط شده را توضیح داده، در صورت لزوم آن را تحلیل کرده، مبانی و لوازم آن را بیان میکند.
۲. تنظیم: یعنی معارف استنباط شده را دستهبندی، مقدّم و مؤخّر کرده و در یک نظام قرار داده و با نظم خاصی آنها را مرتب میکند.
۳. اثبات: یعنی متکلم با توجّه به وضعیت مخاطب-که مثلاً یک ملحد است یا یک مسیحی یا یک مسلمان مخالف _ آن را اثبات میکند. از این رو ممکن است مطلبی را از نقل استنباط کند امّا در موضع اثبات، آن را با عقل اثبات نماید.