شروع میکند. یعنی هر چند مبنای اساسی رد مکاتب و اندیشههای معارض در گرو استفاده از براهین و ادله عقلی و نقلی است، در عین حال، گاهی لازم است تا پاسخگو از یک سری فنون استفاده کند تا مخاطب را به مرحلهای سوق دهد که بیان دلایل مثمر ثمر باشد. یکی از این فنون و روشها همراهی ابتدایی و ظاهری با شبهه کننده است، پاسخگو در ابتدا به مخاطب میفهماند که ادعای او را فرض میکند و با او همراه است. در ادامه به او نشان می دهد که پذیرش ادعای او چه نتایج غیرقابل قبولی به همراه دارد و به این شیوه حرف او را ابطال میکند. البته این روش و حرکت گام به گام باید با هوشمندی و دقت کامل انجام شود تا نتایج عکس به همراه نداشته باشد. استفاده از مسلمات و مقبولات طرف مقابل در واقع نوعی مماشات با مخاطب است. موارد متعددی از این روش در قرآن و روایات دیده میشود. نمونه بارز این روش را حضرت ابراهیم علیه السلام در برابر ستاره پرستان، ماه پرستان و خورشید پرستان بکار برد و با عبارت «هذا ربی» با آنها همراهی کرد ولی زمانی که غروب بر اینها عارض شد، بر باطل بودن عقیده آنها استدلال کرد و غروب کردن را در شأن «رب» ندانست.
روش استفاده از مبانی طرف مقابل
در رد اندیشههای مخالف، گاهی شرایط اقتضا میکند که از مطالب مورد قبول وی نیز استفاده کرد. این روش باعث میشود هم زودتر نتیجه گرفت و هم راه انکار را از وی سلب کرد. امام رضا علیه السلام در رد اندیشههای مسیحیان و یهودیان و... از این روش به صورت فراوان استفاده کردند. ایشان با مسیحیان از راه تورات و انجیل و با یهودیان از راه تورات وارد گفتگو میشدند و از این راه نتیجه مورد نظرشان را بدست میآوردند. مثلاً جاثلیق در مناظره با حضرت امام رضا علیه السلام به مأمون میگوید چگونه با کسی بحث کنم که به کتابی استدلال میکند که من آن را قبول ندارم و به گفتار پیامبری احتجاج میکند که من به او ایمان ندارم؟
امام علیه السلام فرمود: ای مرد مسیحی، اگر از انجیل برایت دلیل بیاورم آیا میپذیری؟