فرآیند شبهه زدایی استفاده کند. یکی از این ابزارها تصویرپردازی و به تعبیر دیگر محسوس کردن مطالب عقلی و نظری و ارائه تصویری روشن از مسأله است. برخی از مطالب عقلی اگر صرفاً در قالب نظری و از طریق استدلال مطرح شود، برای بسیاری از افراد قابل درک و فهم نخواهد بود. در این گونه موارد، تصویر سازی و محسوس سازی بهترین روش برای تسهیل فرآیند تفهیم و دفع شبهه از ذهن مخاطب است. در قرآن و روایات از این شیوه به صورت گسترده، برای انتقال پیام، تبیین معارف و پاسخ به شبهات استفاده شده است. برای نمونه میتوان به روش امام علی علیه السلام در پاسخ به شبهه دانشمند یهودی اشاره کرد. وقتی دانشمند یهودی بحث را به مسائل عقلی میکشاند و از «وجه رب» سؤال میکند: «وجه رب تو کجا قرار دارد؟»، حضرت برای تفهیم مطلب از ابن عباس میخواهد که هیزمی فراهم کرده و آتشی برافروزد، پس از شعلهور شدن آتش، از او سؤال میکند: «ای یهودی! روی این آتش کجاست؟» یهودی جواب میدهد: «برای آن رویی نمیبینم» در این هنگام امام علیه السلام میفرمایند: «همانا پروردگار من به آتشی ماند که شرق و غرب برای اوست و هر جا نظر کنی روی او را میبینی»۱ اگر قرار بود این مطلب در قالب بحث نظری و با استدلال عقلی ارائه شود، اولاً، وقت زیادی میبرد و ثانیاً، معلوم هم نبود که مخاطب میفهمید یا نه، امیرالمؤمنین علیه السلام با استفاده از روش محسوس سازی معقولات، تصویری روشن از وجه رب، به دانشمند یهودی ارائه و او را متقاعد نمود.
۸. پاسخ به شبهه با روش اقرار گرفتن
پاسخ دهنده به شبهه باید در مقام پاسخ گویی، همه جوانب را در نظر گرفته و نسبت به شرایط، روش مناسب را اتخاذ کند. گاهی شبهه کننده کسی است که احتمال گریز و طفره رفتن او از مطالب حق، وجود دارد، یا از کسانی است که می توانند به صورت
ماهرانه، عقاید باطل خود را توجیه کنند. در چنین مواقعی یکی از روشهای مناسب برای مواجهه و دفع شبهه اقرار و اعتراف گرفتن از طرف مقابل است، این اقرار گرفتن در ابتدا باید از مبانی مورد قبول شبهه کننده باشد. فایده این کار آن است که باعث میشود بحث از اصول و پایههای مشترک و مورد اعتراف طرف مقابل شروع شود، در ادامه می توان با استدلالهای مناسب با اقرارهای شبهه کننده، او را در مقابل اعترافهای خود قرار داد و به بن بست کشاند. نمونههای این روش در قرآن و روایات بسیار است. از جمله در سوره مؤمنون خداوند به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید که در مواجهه با منکران قیامت و روز رستاخیز از آنان نسبت به برخی مسائل اقرار بگیرد.۲ نمونه دیگر از این روش، مناظره امام رضا علیه السلام با جاثلیق است. در این مناظره حضرت به طور مکرر پیش از هر گونه استدلال از جاثلیق اقرار میگرفت، ۳ از جمله در یک مورد بدون آن که جاثلیق متوجه شود که امام علیه السلام با قصد اقرار گرفتن به جاثلیق فرمود:
ای نصرانی! به خدا سوگند ما ایمان به آن عیسی علیه السلام داریم که ایمان به محمد صلی الله علیه و آله داشت؛ ولی تنها ایرادی که به پیامبر شما داریم این بود که او کم روزه میگرفت و کم نماز میخواند! جاثلیق متحیر شد و گفت: «به خدا سوگند علم خود را باطل کردی و پایه کار خویش را ضعیف نمودی، من گمان میکردم تو داناترین مسلمانان هستی!» امام علیه السلام فرمود: «مگر چه شده؟» جاثلیق گفت: «به خاطر این که میگویی عیسی علیه السلام کم روزه و کم نماز بود؛ در حالی که عیسی علیه السلام حتی یک روز را افطار نکرد و هیچ شبی را به طور کامل نخوابید و همیشه صائم الدهر و قائم اللیل بود.» امام علیه السلام ازاین اقرار استفاده فرمود وبیان داشت: «برای چه کسی روزه میگرفت و نماز میخوان! جاثلیق نتوانست پاسخ بگوید و ساکت شد.۴
1.. قال[الیهودی]: فأین یکون وجه ربک؟ فقال علی بن أبی طالب علیه السلام لی: یا ابن عباس ائتنی بنار وحطب، فأتیته بنار وحطب فأضرمها، ثم قال: یا یهودی أین یکون وجه هذه النار ؟ قال: لا أقف لها على وجه. قال: فان ربی عز وجل عن هذا المثل وله المشرق والمغرب فأینما تولوا فثم وجه الله. (شیخ صدوق، الخصال، ص۵۹۷).
2.. مومنون: ۸۲ _ ۸۹ (قَالُوا أَئِذَا مِتْنَا وَکنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَئِنَّا لَمَبْعُوثُونَ لَقَدْ وُعِدْنَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا هَذَا مِن قَبْلُ إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ قُل لِّمَنِ الْأَرْضُ وَمَن فِیهَا إِن کنتُمْ تَعْلَمُونَ سَیقُولُونَ للهِ قُلْ أَفَلَا تَذَکرُونَ قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ سَیقُولُونَ للهِ قُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ قُلْ مَن بِیدِهِ مَلَکوتُ کلِّ شَیءٍ وَهُوَ یجِیرُ وَلَا یجَارُ عَلَیهِ إِن کنتُمْ تَعْلَمُونَ سَیقُولُونَ للهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ).
3.. ر.ک: ، شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج۲، صص ۱۴۱ _ ۱۴۵.
4.. رک: صدوق، همان، ص۱۴۳.