و مکان باعث میشود موضوعی در یک زمان یا مکان خاص اصلاً تبیین یا تنظیم نشود و یا به شکل خاصی بیان گردد. وقتی این شرط در تبیین و تنظیم مدخلیت داشته باشد، به طریق اولی در اثبات آن آموزه نیز شرایط مذکور مدخلیت خواهد داشت زیرا در واقع تبیین و تنظیم مقدمه و زمینه ساز مرحله اثبات است. این امر در مراحل مختلف علم کلام کاملاً مشهود است. چنانکه در دوران شکلگیری علم کلام شیعی رویکرد غالب، رویکرد عقلی و نقلی بود، ولی در دوران دوم از حضور معصوم یعنی از دوره امام رضا علیه السلام تا پایان دوره غیبت صغری، در کلام شیعه روش نقلی غلبه پیدا کرد. پس از آن در مکتب بغداد، رویکرد غالب عقلی بود و متکلمان با توجه به حضور علمی معتزله سعی میکردند در أکثر مسائل دلایل عقلی اقامه کنند. پس از این زمان در مکتب حله با توجه به شیوع فلسفه، متکلمان از مباحث فلسفی نیز در اثبات عقاید دینی استفاده میکردند.۱
۴. شرایط اثبات برای اثباتگر
اثبات کننده عقاید باید نوع آموزههای اعتقادی را بشناسد و به راههای اثبات آنها احاطه علمی داشته باشد. متکلم باید بداند توحید و نبوت از جمله آموزههای عقلی است و روش اثبات آنها از طریق استدلال عقلی است وروش نقلی را نمیتواند در این زمینه به کار ببرد ... متکلم در مقام اثبات باید مخاطب و پیش فرضهای وی و نیز سطح اطلاعات وی را بشناسد. او بدون شناخت مخاطب و پیش فرضهایش راههای طولانی و کم نتیجهای را در اثبات طی خواهد کرد. علاوه بر آن، متکلم باید با روشهای مختلف اثبات آشنا بوده و متناسب به وضعیت مخاطب و موضوع بحث و دیگر شرایط از روش مطلوب در اثبات عقاید استفاده کند.
روشهای اثبات
در مبحث حجتِ علم منطق، دلایلی که میتواند مقصود را اثبات کند از لحاظ صورت و ماده مورد بررسی قرار گرفته است. به طور کلی حجت به سه قسم تمثیل، استقراء و قیاس