163
روش‌شناسي علم کلام

متکلمان در اکثر مباحث اعتقادی از این روش استفاده می‌کنند و قبل از بیان نظر خود به دیگر آراء اشاره می‌نمایند. مثلاً علامه حلی در بحث عصمت می‌گوید: این مسأله یکی از موارد اختلافی است به گونه‌ای که معتزله معتقدند ارتکاب گناهان صغیره بر انبیاء جایز است. اشعریه و حشویه معتقدند نه تنها گناهان صغیره بلکه گناهان کبیره نیز می‌تواند از آنها سر بزند البته به جز کفر و دروغ. اما امامیه معتقد است پیامبر باید از هر گونه گناه صغیره و کبیره به دور باشد.۱
استفاده از روش ذکر اقوال گذشته از این که تصور روشن‌تری از دیدگاه یک متکلم در مقایسه به دیگر دیدگاه‌ها ایجاد می‌کند، در مقام اثبات نیز مفید است؛ زیرا به این وسیله روشن می‌شود که هر یک از ادله اقامه شده برای اثبات چه امری و رد چه مطلبی است.

۳. روش ذکر مبانی

بسیاری از آموزه‌ها مبتنی بر برخی آموزه‌های دیگر است که فهم آن مبانی در توصیف گزاره و فهم درست گزاره کمک می‌کند؛ زیرا موضوعات کلامی همگی در یک سطح از اهمیت و تقدم و تأخر نیستند بلکه برخی از آنها مبنای برخی دیگر محسوب می‌شوند. در صورتی می‌توان به مطلبی را خوب تبیین کرد که به ذکر مبانی و سرچشمه‌های بحث نیز اشاره کرد. گاه آگاهی ندادن به مبانی باعث می‌شود مخاطب نتواند موضوع را به خوبی تصور کند.
مثلاً علامه حلی در تبیین امتناع رؤیت خداوند در ذکر تاریخچه بحث می‌گوید: اکثر عقلا معتقدند خداوند قابل رؤیت نیست ولی مجسمه قائلند رؤیت خداوند ممکن است. بلافاصله ایشان به مبانی آنها اشاره می‌کند تا تبیین به خوبی صورت بگیرد و مخاطب بتواند مسأله را خوب تصور کند. به همین دلیل می‌فرماید: چون آنها معتقدند خداوند جسم است، در مسأله رؤیت نیز امکان آن را پذیرفته‌اند به گونه‌ای که اگر می‌پذیرفتند که وجود خداوند مجرد از جسمانیت است قطعاً رؤیت خداوند را محال می‌دانستند.۲ همانطور که مشاهده می‌شود علامه در تبیین مسأله عدم رؤیت خداوند،

1.. همان، ص۳۴۹.

2.. ر.ک: همان، ص۴۱۱.


روش‌شناسي علم کلام
162

در کتب کلامی نیز این امر مرسوم است مثلاً علامه حلی در کشف المراد در بحث عدل الهی و قضا و قدر در راستای تبیین قضا و قدر به گونه‌ای که با عدل الهی و اختیار انسان هماهنگ باشد با بیان معانی قضا و نیز قدر به تبیین این هماهنگی می‌پردازد، وی می‌نویسد: قضا در سه معنا بکار رفته است:
الف) خلق و اتمام، مثل آیه (فقضاهن سبع سموات).۱
ب) حکم و ایجاب، مثل آیه (و قضی ربک الاتعبدوا إلا ایاه).۲
ج) اعلام و اخبار، مثل آیه (و قضینا الی بنی اسرائیل فی الکتاب).۳
در مورد معنای قدر نیز می‌فرماید: قدر به سه معنا به کار می‌رود:
الف) خلق، مثل آیه (قدر فیها أقواتَها).۴
ب) کتابت مثل قول شاعر «اعلم بان ذی الجلال قد قدر فی الصحف الاولی التی کان سطر».
ج) بیان، مثل آیه (الا امرأته قدرناها من الغابرین)۵ ای اخبرنا بذلک. پس از ذکر این معانی در خصوص قضا و قدر خداوند در افعال اختیاری انسان می‌گوید: تنها معنای سوم از قضا و قدر در این بحث می‌تواند درست باشد.۶

۲. روش ذکر تاریخچه

تبیین خوب زمانی رخ می‌دهد که بتوان آگاهی کافی و دقیقی از مسأله و فضای بحث را به مخاطب القا کرد تا زمینه تفکر برای وی در رد یا قبول آموزه‌ای فراهم شود. این زمینه سازی گاهی با تبیین مؤلفه‌های خود مسأله شکل می‌گیرد و گاهی نیازمند مکمل است. بیان تاریخچه و ذکر اقوال مختلف می‌تواند یکی از مواردی باشد که در امر تبیین و روشن شدن مسأله نقش مکمل را ایفا می‌کند.

1.. فصلت: ۱۲.

2.. اسراء: ۲۳.

3.. اسراء: ۴.

4.. فصلت: ۱۰.

5.. نمل: ۵۷.

6.. علامه حلى، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، صص۳۱۵ _ ۳۱۶.

  • نام منبع :
    روش‌شناسي علم کلام
    پدیدآورنده :
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 196921
صفحه از 235
پرینت  ارسال به