رابعاً متکلم باید به شرایط زمان و مکان آشنا بوده و آنها را مراعات کند و بداند در چه محیط و شرایطی دست به تبیین میزند.
روشهای تبیین
طبیعی است که در تبیین مسائل کلامی از روش یکسان استفاده نمیشود بلکه با توجه به موضوع، مخاطب و شرایط زمانه، تبیین روشهای مختلفی دارد. در مقام تبیین، هنر متکلم این است که از روشهای مختلف استفاده کند تا بتواند مسأله مورد نظر خود را به مخاطب انتقال دهد. در این بخش از نوشتار به شرح روشهای تبیین مسائل کلامی اشاره میشود:
۱. روش تعریف مفردات
تبیین و تشریح هر مسألهای در گرو روشن شدن معنای اجزاء و مؤلفههای آن است. تصور یک گزاره بدون تصور صحیح موضوع و محمول آن ممکن نیست؛ لذا در هر مسألهای باید به توضیح اجزاء آن پرداخت تا ابهامی از این جهت وجود نداشته باشد و کار تبیین سهولت یابد. با مراجعه به کتب و منابع روایی و کلامی میتوان مواردی برای این روش یافت. مثلاً وقتی عمرو بن عبید تبیین خلقت آسمانها و زمین را که در آیه (أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُواْ أَنَالسَّمَوَتِ وَالْأَرْضَ کَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا)۱ مطرح شده، از امام باقر علیه السلام درخواست کرد، حضرت این کار را با تبیین اجزای آیه انجام داد و فرمود: آسمان بسته بود، یعنی بارانی از آن نمیبارید، و زمین بسته بود، یعنی از آن گیاهی نمیروئید.۲
و یا وقتی هشام از امام صادق علیه السلام در مورد اشتقاق اسماء خداوند سؤال میکند و از حضرت میپرسد: الله از چه مشتق شده است؟ حضرت میفرماید: الله از اله (پرستش شده) است و پرستش شده شایسته پرستشی لازم است.۳ در روایتی دیگر وقتی از حضرت پرسیده میشود که سبحان الله به چه معنی است؟ حضرت میفرماید: یعنی منزه دانستن او.۴