131
روش‌شناسي علم کلام

ضرورت تبعیّت از آنها دلیل اقامه می‌کند، باید آن چه را که از این طریق برای او اثبات می‌شود، بپذیرد، حتی اگر بر آن استدلال مستقیم و مستقل نداشته باشد، در حالی که قائلین به این نظریه این مطلب را نمی‌پذیرند.۱
البته مطلب نقلی نباید برخلاف بدیهیات عقل باشد. به عبارت دیگر مطلب «ضد عقلی» باید کنار گذاشته شود و به این معنا عقل میزان است، امّا مطلب «غیرعقلی» نباید کنار گذاشته شود چون عقل به صورت غیرمستقیم آن را تأیید می‌کند.

نظریه مفتاح بودن عقل

طبق این نظریه نقش عقل تنها نقش یک کلید است نسبت به منبع وحیانی معارف نه بیشتر؛ به این معنا که عقل با اثبات وجود خداوند و پیامبران و وحی و ضرورت تبعیت از آن، این امکان را برای ما فراهم می‌آورد که از منبعی به نام وحی و نقل استفاده شود ولی خود به عنوان یک منبع معرفتی برای پی بردن به معارف دیگر دین، هرگز اعتبار ندارد و افراد باید معارف را فقط و فقط از طریق نقل دریافت نمایند.۲
این نظریه یک نگاه حداقلی به عقل است و همان طور که در کارکردهای عقل اشاره شد، عقل کارکردهای متعدد دیگری نیز دارد که دلیل آن خود عقل است. برای مثال وقتی عقل حسن و قبح برخی افعال را درک می‌کند، نمی‌توان گفت این ادراک را باید کنار گذاشت، زیرا دلیلی برای پذیرش یک حکم عقلی و ردّ یک حکم دیگر عقلی وجود ندارد.
از سوی دیگر این گونه نیست که نقل هیچ نقشی نمی‌تواند در کارکرد مفتاحی عقل بر عهده بگیرد. زیرا نقل می‌تواند عقل را در این مسیر راهنمایی کند و با بیان استدلالی عقلی، عقل را متوجه درستی این استدلال نماید.

نظریه مصباح بودن عقل

برخی دانشمندان معاصر ضمن نقد نظریه‌های میزان بودن و مفتاح بودن عقل، نظریه مصباح بودن عقل را مطرح می‌کنند. البته در این نظریه نقش مفتاح بودن نیز پذیرفته

1.. ر.ک: عبدالله جوادی آملی، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، ص۵۱.

2.. ر.ک: همان، ص۵۲.


روش‌شناسي علم کلام
130

بر آن را رد می‌کند. البته عقل در مقام دفاع از دین متناسب با وضعیت مخاطب و موضوع بحث می‌تواند از نقل نیز بهره گیرد ولی این عقل است که آموزه‌های نقلی را در قالب استدلالی خاص تنسیق و ارائه می‌کند.
بنابراین آنچه در بخش سوم کتاب یعنی روش‌شناسی دفاع خواهد آمد، همگی از کارکردهای دفاعی عقل است. اگر کلام عبارت از استنباط عقاید دینی و دفاع از این عقاید تعریف شود، نیمه دوم کلام یعنی دفاع از عقاید، یکسره بر عهده عقل دفاعی می‌باشد.

نقش‌های عقل در معارف دینی

یکی از مسائل مطرح در روش‌شناسی علم کلام این است که محدوده کاربرد عقل در معارف دینی چیست؟ و عقل چه نقشی در هندسه معرفت دینی بر عهده دارد؟ بر اساس مباحثی که درباره کارکردهای عقل مطرح شد پاسخ این مسأله روشن است اما برای روشن‌تر شدن پاسخ به این مسأله مناسب است ابتدا دیدگاه‌های عرضه شده در این مسأله مطرح و مورد نقد و بررسی قرار گیرد، آنگاه بر اساس کارکردهای عقل پاسخ مناسب‌تر بیان شود.
لازم به ذکر است که از انتساب این دیدگاه‌ها به افراد، مکاتب و جنبه تاریخی بحث، مورد نظر نیست، بلکه خود نظریات و جنبه منطقی بحث مد نظر می‌باشد.

نظریه میزان بودن عقل

این نظریه که منسوب به معتزله است بر آن است که باید تمام عقاید دینی را به عقل، به عنوان یک میزان ارائه کرد و اگر عقل توانست بر آن مطالب برهان اقامه نماید، آن مطلب پذیرفته می‌شود والّا قابل قبول نخواهد بود.۱
در نقد این نظریه باید گفت بسیاری از مطالب وجود دارد که عقل به طور غیر مستقیم بر ضرورت پذیرش آنها تأکید می‌کند، اما نمی‌تواند مستقیماً بر حقانیت آنها دلیل و برهان اقامه نماید، به این معنا که وقتی عقل بر وجود خداوند و پیامبر و وحی و

1.. ر.ک: شهرستانى، ملل و نحل، ج۱، ص۴۵.

  • نام منبع :
    روش‌شناسي علم کلام
    پدیدآورنده :
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 196911
صفحه از 235
پرینت  ارسال به