مقدمه
یکی از مهمترین ویژگیهای یک علم که باید در بررسی و شناخت آن طرح شود، روش آن علم است. به عبارتی روش، موضوع و غایت یک علم اصلیترین ویژگیهای قابل مطالعه هر علم است.
بررسی و تنقیح روش علم کلام و طرح مباحث روش شناسانه درباره این علم یکی از مقدمات ضروری حوزه کلامی روشمند است. با وجود این، مباحثی که در کتابهای کلامی قدیم و جدید ذکر شده، به مباحث محتوایی و موضوعات کلامی و مقدمات محتوایی آن مربوط میشود.
البته بررسی یک علم و روش آن معمولاً در علم دیگر مطالعه میشود، که علم کلام تاکنون از چنین دانشی بهرهمند نبوده است.
نیاز به مطالعه یک علم و روش آن زمانی احساس می شود که آن علم به رشد کافی رسیده و مورد توجه جامعه علمی قرار گرفته باشد.
با توجه به تأسیس مراکز و مؤسسات علمی و رشته هایی با هدف مطالعه در حوزه کلام، انتشار کتابها و مقالات متعدد در تبیین اعتقادات دینی و پاسخ به پرسشها و شبهاتی که درباره دین، اسلام و تشیع تدوین مطرح شده است؛ به نظر می رسد این علم تا حدی جایگاه خود را بدست آورده و توجه دانشمندان را به خود معطوف کرده است. از این رو، زمان طرح بررسی های روش شناسانه درباره این علم فرا رسیدهاست.
هر علمی نیازمند سلسله مبانی و روشهایی است که در علم دیگری مورد بررسی قرار میگیرد. برای مثال مبانی روشی فلسفه در علم منطق، مبانی روشی فقه در علم