معنای دیگر عقل در اصطلاح فلسفی، یکی از قوای نفس انسانی است. در این معنا، عقل مستقل نبوده، بلکه با نفس متّحد است و یکی از قوا و مراتب آن به شمار میرود. عقل بشری در مقابل قوه خیال، وهم و حس قرار دارد و قادر به ادراک مفاهیم کلّی است و میتواند مسائل نظری را از مقدمات بدیهی و معلوم استنباط کند. این عقل به ملاحظه مدرکاتش دو نوع است: عقل نظری و عقل عملی. عقل نظری خود چهار مرتبه دارد: عقل هیولانی، عقل بالملکه، عقل بالفعل و عقل مستفاد.۱
با مقایسه آیات و احادیثی که در موضوع عقل وارد شده با مفهوم عقل اصطلاحی، دو تفاوت وجود شناختی و سه تفاوت معرفت شناختی مهم قابل استنباط است.
تفاوت اول وجودشناختی، این است که در آیات و احادیث سخنی از عقول طولی و عرضی مطرح در فلسفه به میان نیامده و تنها عقل انسانی مطرح شده است. تفاوت دوم وجودشناختی این است که در فلسفه عقل از مراتب ذاتی نفس بوده و قوهای است که با نفس متحد است. در حالی که در احادیث عقل نوری است که بر نفس انسانی افاضه میشود و این افاضه ممکن است کم و زیاد شود.۲
تفاوت اول معرفت شناختی این است که عقل در اصطلاح قوهای بشری است که امکان خطا و اشتباه در آن راه دارد. در حالی که عقل مطرح در قرآن و احادیث، نوری الهی است که معصوم بوده و از این رو حجّت باطنی است که در کنار حجّت ظاهری یعنی پیامبران علیهم السلام و امامان معصوم علیهم السلام قرار گرفته است.۳
تفاوت دوم معرفتشناختی ایناست که در فلسفه، عقل قوه ادراک مفاهیم کلی است اما براساس متون اسلامی ادراک عقل، منحصر به مفاهیم و کلیات نیست و واقعیات و جزئیات را هم میتواند درککند. در حقیقت ادراک از آنِ قلب و روح است و روشنایی روح به عقل است و حواس تنها ابزارهای کمکی برای ادراک روح نورانی شده با عقل هستند.۴
1.. درباره مطلب مذکور ر.ک: صدر الدین شیرازی(ملاصدرا)، المبداء والمعاد، ص۲۵۸؛ محمد حسین طباطبائی، نهایة الحکمة، ص۲۴۸؛ علامه حلى، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، صص۲۳۵،۲۳۴.
2.. بنگرید به: محمدی ری شهری، دانشنامه عقاید اسلامی، ج۱، صص ۱۹۲ _ ۱۹۸.
3.. رک: کلینى، الکافی، ج۱، صص ۱۶ و ۲۵.
4.. ر.ک: محمدی ری شهری، دانشنامه عقاید اسلامی، ج۲، صص ۴۳۶ _ ۴۳۸ و ج۱، ص۱۹۲.