بدین سان هر یک از سه مقام مذکور اقتضائات خاص خود را دارد و در هر مقام باید اقتضائات همان مقام را لحاظ کرد و نه مقتضیات مقام دیگر را. در مقام اول باید روشهای نقلی و اقتضائات زبانی را ملاحظه کرد و در مقام دوم عقل و دادههای عقلی و در مقام سوم وضعیّت فکری مخاطب و جامعه روز لحاظ میشود.
عدم تفکیک این سه مقام باعث خواهد شد که مثلاً مقام استنباط، با رعایت مصالح مقام دفاع، به خود سانسوری منجر شود و از همان ابتدا آن چیزی از متن فهمیده شود که قابل عرضه در وضعیت فکری زمانی و مکانی خاصی است که متکلم در آن به سر میبرد. نمونهی برجسته این مشکل مکتب کلامی بغداد و متکلمانی همچون سید مرتضی علم الهدی بودند، که به لحاظ وضعیت فکری بغداد آن زمان، بسیاری از معارف اعتقادی که قبل از آنان در مکتب کوفه به تبعیّت از اهل بیت پیامبر علیهم السلام مطرح بود کنار گذاشتند و به مباحث عمومیتر پرداختند.
طبقهبندی متون اعتقادی
چنانچه در هر علمی، شناخت دقیق منبع، از مسائل بسیار محوری و تأثیرگذار است؛ در بحث روش علم کلام و به ویژه روش نقلی یکی از مطالب مهم و جدّی شناخت مراتب و انواع متون اعتقادی است که پیش از بهرهگیری از متون باید به دقت مورد بازشناسی قرارگیرد.
به نظر میرسد متون دینی به تناسب مورد سخن، نقشهای متفاوتی ایفا میکنند که استفاده درست از همه مأثورات، توجه به این نقشها و طبقهبندی آنها را میطلبد.
۱. متون تعبّدی: در مواردی که انسان مطلقاً قادر به درک مسألهای نیست، سخن وحی تعبّداً پذیرفته و تصدیق میشود. آدمی پس از تصدیق خدای متعال به عنوان یگانه معبود، لازم است بنده او باشد و لازمه این بندگی و تعبّد، این است که سخنان او را تصدیق کند. این گونه موارد، در لسان آیات و روایات «غیوب»۱ نامیده میشود. برای