39
روش‌شناسي علم کلام

اما در اصطلاح، حجّت معمولاً در دو معنا به کار می‌رود:
الف _ معنای منطقی: یعنی مطلق استدلال، که به سه قسم قیاس، استقراء و تمثیل تقسیم می‌شود. در علم منطق درباره اصل اعتبار و شرایط اعتبار این راه‌ها به تفصیل بحث شده است.۱
ب _ معنای‌اصولی: در علم‌اصول برای حجیت چند معنا ذکر شده که مشهورترین آنها «معذّریت» و «منجّزیت» است که آخوندخراسانی و پیروانش به آن معتقدند.۲ بر این اساس اگر اماره و دلیل ظنی معتبر مطابق با واقع بود تکلیف بر مکلّف منجّز شده و مخالفت با آن مستلزم استحقاق عذاب است و اگر مخالف واقع بود، مکلّف در پیروی از حجّت معذور بوده است و استحقاق عقاب ندارد.۳
معنای دیگر حجیت جعل طریقیت است به این معنا که دلیل ظنی معتبر که حجت است تعبداً در حکم دلیل علمی است.۴ لازمه این معنای حجیت معنای قبلی نیز هست، زیرا اگر ظن را در حکم علم بدانیم قطعا معذریت و منجزیت نیز دارد.
همان گونه که در فقه عملی، فقیه به دنبال حجّت است تا براساس آن حکمی را در مورد عملی جوارحی به اسلام نسبت دهد و خود و مقلّدان به آن عمل نمایند، در فقه اعتقادی و کلام نیز متکلّم در مقام استنباط به دنبال حجّتی است که بر اساس آن قلب خود را به مطلب استنباط شده پیوند زده، بدان اعتقاد ورزد و آنگاه در مقام دفاع از آن باور برآید. در واقع این که هدف نهایی متکلم در درجه نخست رسیدن به اعتقاد درست است که عملی جوانحی واختیاری است ودر رتبه بعدی، دفاع از این اعتقاد است. حال

1.. ر.ک: محمد رضا مظفر، المنطق، ص۸۳.

2.. رک: آخوند خراسانی، کفایة‌الاصول، ص۴۰۵ ؛ سید حسین بروجردى، لمحات الأصول، ص۴۱۰؛ سید مصطفى خمینى، تحریرات فی الأصول، ج۶، ص۲۲؛ سید محمد باقر صدر، دروس‌ فی علم الأصول، ج۲، ص۳۵.

3.. رک: آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۴۰۵ محمدحسین نائینى، أجود التقریرات، ج۲، ص۱۱؛ محمدحسین غروى، بحوث فی الأصول، ج۱، ص۵۳ ؛ سید محمد تقى حکیم، الأصول العامه، ص۲۲؛ سید محمد باقر صدر، بحوث ‏فی ‏علم‏ الأصول، ج۴، ص۱۹۳.

4.. رک: سید ابوالقاسم خویى، مصباح الأصول، ج۲، ص۱۱۵و ۲۳۸.


روش‌شناسي علم کلام
38

۲. این‌که اندیشمندان _ به ویژه متکلّمان _ در طول تاریخ از چه روش‌هایی استفاده کرده‌اند؛ مثلاً شیعه از چه روشی و اهل سنّت از چه روشی بهره برده‌اند؟ و در میان شیعیان اندیشمندان هر عصر در این مسأله چه آرائی بیان کرده‌اند؟ این نوع از پژوهش را می‌توان «روش‌شناسی تاریخی» و به تعبیر دقیق‌تر «تاریخ روش‌شناسی» نامید. در این کتاب مقصود از روش‌شناسی، نوع اول است، هرچند از نوع دوم نیز بنا به ضرورت از جهت روشن‌تر شدن برخی مباحث، استفاده خواهد شد.
نتیجه کلام این که، سخن در باب روش‌شناسی در معنای عام، هم شامل حجیّت منابع می‌شود و هم روش بهره‌گیری از منابع و همچنین شامل روش‌شناسی منطقی و هم روش‌شناسی تاریخی می‌شود.
از آن‌جا که بسیاری از مباحث علم اصول فقه عملی، از جمله مباحث الفاظ و مباحث حجیت، در علم «اصولِ فقه اعتقادی» نیز جاری است در این کتاب درباره این مباحث مشترک سخن نخواهیم گفت و تنها به آن دسته از مباحث روش‌شناسی کلام که اختصاصی کلام بوده و در علم اصول فقه مورد بحث قرار نگرفته و یا نیازمند به تکمیل و اصلاح است، پرداخته می‌شود.
پیش از شروع به اصل مباحث، لازم است توضیحی هر چند کوتاه درباره حجیّت نیز داده شود تا مراد از این واژه مهم و پرکاربرد در بحث ما روشن شود.

مفهوم حجیّت

حجّت در لغت از واژه حجّ به معنای «قصد» گرفته شده است۱ و به معنای «دلیل و برهان» آمده است۲ و بدین خاطر به دلیل، حجّت گفته شده است که به وسیله دلیل، حقیقت مطلوب، روشن می‌شود. از این رو «احتجاج» به معنای غلبه کردن بر خصم به وسیله دلیل، معنا شده است.۳

1.. ابن منظور، لسان العرب، ج۳، ص۵۴.

2.. احمد بن محمد بن علی المقریالفیومی‌، المصباح المنیر، ص۶۶۱ و جوهری، الصحاح، ج۱، ص۳۰۴.

3.. ابی الحسین احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۳.

  • نام منبع :
    روش‌شناسي علم کلام
    پدیدآورنده :
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 197052
صفحه از 235
پرینت  ارسال به