در آیاتی دیگر از قرآن کریم ملاحظه میشود که در مواجهه با شبهه، پاسخ عملاً از یک محور مشترک آغاز میشود، یا قرآن قضیهای را مطرح میسازد تا زمینه مشترک فکری برای گفتگو ایجاد شود، از جمله در آیه شریفه سوره بقره که میفرماید: (وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللّهُ قَالُواْ بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَیْنَا عَلَیْهِ آبَاءنَا أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَلاَ یَهْتَدُون)۱ «و چون به آنان گفتهشود: از آنچه خدا نازل کرده است، پیرویکنید؛ میگویند: نه، بلکه از چیزی که پدران خود را بر آن یافتهایم، پیروی میکنیم. آیا هرچند پدرانشان چیزی را درک نمیکرده و به راه صواب نمیرفتهاند، بازهم درخور پیروی هستند.» در اینجا باورهای این افراد با اعتقادات فرد مسلمان هیچگونه همخوانی ندارد، بنابراین قرآن یک سخن منطقی و زمینه مشترک فکری را مطرح میسازد، مانند این که، «مجانین مورد تبعیت قرار نمیگیرند» یا «تبعیت از منشا هدایت و خیر معقول است».۲
۲.پاسخ به شبهه با روش تبیین واژهها
گاهی شبهه، ناشی از جهل نسبت به معنای حقیقی یک واژه است، در این گونه موارد، روش پاسخ به شبهه باید متمرکز بر تبیین آن واژه باشد، در واقع در چنین مواردی بیان معنای واژه، خود پاسخ به شبهه خواهد بود. این روش در پاسخ امام صادق علیه السلام به شبهه یک زندیق کاملاً مشهود است، او از امام صادق علیه السلام پرسید: مگر شما نمیگویید که خداوند فرمود: «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» ۳ ؛ در حالی که میبینیم انسان درماندهای خداوند را میخواند و جوابی به او داده نمیشود و ستمدیدهای خدا را به یاری میطلبد؛ ولی خداوند او را یاری نمیکند؟ حضرت علیه السلام معنای اجابت را بیان فرمود و گفت: اگر کسی حق به جانبش باشد و از خدا چیزی را بخواهد، خدا او را اجابت میکند و به او جواب میدهد اما جواب دادن به این معنا نیست که همان دعایش را برآورده سازد، بلکه ممکن