191
روش‌شناسي علم کلام

دانسته و به حالتی در مقابل یقین معنا کرده‌اند.۱ در مورد وجه تسمیه حالت عدم یقین به شک، ابن فارس می‌نویسد: «در این حالت مثل آن است که دو چیز بر انسان داخل شده و او در میان آنها مردد بوده و یقین ندار».۲ بنابراین شک حالتی درونی و روانی است که بر انسان عارض می‌شود، که همان عدم یقین است. اما همان طور که اشاره شد، شبهه به معنای تشابه میان دو یا چند چیز است و در واقع به امور واقعی مربوط است؛ اگر چه لازمه آن ایجاد حالت عدم تمییز در انسان است.
شبهه می‌تواند یکی از عوامل و اسباب شک باشد، یعنی شخص ممکن است در مواجهه با شبهه به دلیل ناتوانی در دفع آن دچار شک شود. از طرفی کسی که در مورد مسأله‌ای شک دارد، اگر به پردازش شک خود اقدام کند و به همراه استدلال، آن را ارائه کند، در واقع شک درونی خود را به صورت شبهه اظهار کرده است.
نکته افتراق دیگر بین شک و شبهه آن است که بروز شک ممکن است غیر اختیاری باشد؛ امّا شبهه کردن امری اختیاری است و عبارت از ارائه استدلال‌های نادرست به منظور حق جلوه دادن باطل و بالعکس است.
در برخی روایات نیز این دو، قسیم هم قرار گرفته‌اند، در روایتی، امام علی علیه السلام فرموده‌اند: «بنی الکفر علی اربع دعائم: الفسق والغلو والشک والشبهة...». ۳

مفهوم سؤال و تفاوت آن با شبهه

معنای لغوی سؤال، مطلقِ طلب و خواستن است۴ اما در مباحث علمی به معنای طلب پاسخ در یک بحث علمی است.

1.. ر.ک: ابن فارس، پیشین، ص۵۰۲؛ احمد بن محمد بن علی‌ المقری‌ الفیومی‌، المصباح‌ المنیر، حرف شین؛حسن مصطفوى، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۱۰۵.

2.. ابن فارس، پیشین، ص۵۰۲.

3.. کلینی، پیشین، ج۲، ص۳۹۳، ح۱.

4.. ابی‌الحسین احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص‌۱۲۴؛ ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث، ج۲، ص۳۲۷.


روش‌شناسي علم کلام
190

در متون دینی شبهه معمولاً در مواردی استعمال شده که عدم تمییز و اشکال در تشخیص نسبت به حق و باطل صورت گرفته باشد، منشأ این مسأله در ارائه باطل است به گونه‌ای که شبیه حق جلوه می‌کند. فرازی از سخن امیرالمؤمنین علیه السلام به روشنی به این مطلب اشاره دارد: «انما سمیت الشبهة شبهة لانّها تشبه الحق».۱
با توجه به آنچه بیان شد، می‌توان این تعریف را برای شبهه بیان کرد: «شبهه وارد کردن عبارت است از ارائه دلائل فاسد و توجیهات نادرست به منظور حق جلوه دادن باطل و بالعکس». از این تعریف می‌توان به این نتیجه رسید که دو چیز از مقومات شبهه است:
۱. حق نما بودن. اگر مطلب به گونه‌ای باشد که بطلان آن واضح و آشکار باشد، نمی‌توان آن را شبهه نامید، چرا که در این صورت تشابه و همانندی بین حق و باطل اتفاق نمی‌افتد و در نتیجه اشکال التباس و عدم تمییز پیش نمی‌آید.
۲. استدلال؛ اگربه ادعای صرف بسنده شود، نمی‌توان آن را شبهه نامید؛ زیرا بطلان ادعای بدون دلیل امری روشن و واضح است.
قیود دیگری نیز از سوی برخی ذکر شده است از جمله، مشکل بودن فهم آنچه موجب شبهه شده و نبودن دلیل قطعی و صریح برای مطلبی که به آن شبهه می‌شود و همچنین سوء نیت شبهه‌کننده.۲ اما این موارد در همه شبهات وجود ندارد و از این رو نمی‌توان آنها را جزء مقوّمات شبهه دانست.

مفهوم شک و تفاوت آن با شبهه

شک و شبهه گاهی به جای هم استعمال می‌شوند، در حالی که در لغت و اصطلاح متفاوتند، هرچند میانشان ارتباط معنایی هم وجود دارد.
معنای اصلی شک در لغت تداخل است۳ و همه لغت پژوهان آن را نقطه مقابل یقین

1.. نهج البلاغة، خطبه ۳۸.

2.. همان.

3.. شکّ: الشین والکاف اصل واحد مشتق بعضه من بعض، و هو یدل علی التداخل (ترتیب مقاییس اللغة، ص۵۰۲).

  • نام منبع :
    روش‌شناسي علم کلام
    پدیدآورنده :
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 197114
صفحه از 235
پرینت  ارسال به