فهم منظور متکلم، فهم منطوق و مفهوم، فهم مقدمات و لوازم نص، مقایسه عام با خاص و مطلق با مقید و جمع بندی آنها و به طور کلی مطالبی که در مباحث الفاظ علم اصول مطرح میشود از کارکردهای عقل استنباطی است. اجتهاد در لغت و به کارگیری لغت و صرف و نحو و معانی و بیان و علم اصول به منظور اجتهاد و استنباط است و مراد شارع از کتاب و سنت کارکرد استنباطی عقل است. همچنین فهم تعارض عقل و وحی یا فهم تعارض دو متن و یافتن راه حل است. برای مثال در قرآن آمده است: (وجوه یومئذ ناضرة، الی ربّها ناظرة) (القیامه: ۲۲-۲۳). این آیه نوعی اشعار به جسمانیت خداوند دارد زیرا نظر کردن معمولاً به این است که جسمی باشد، مکانی داشته باشد و مرئی هم باشد و به او نگاه کنند. حال در این که او چگونه جسمی است، محل رؤیت کجاست، جای بحث دارد ولی وقتی این آیه در کنار آیه (لیس کمثله شیء و هو السمیع البصیر) (شوری:۱۱) قرار میگیرد عقل حکم میکند که مقصود از آیه اول چیز دیگری است و نباید جسمانی بودن را از آن برداشت کرد و برای آن معانی و وجوهی را تصور میکند، از قبیل اینکه مقصود از ناظره این است که به رحمت خداوند چشم امید دارند و امثال این گونه توجیهات. این کار از جمله کارکردهای عقل است.
کارکرد دفاعی
منظور از دفاع، دفاع به معنای عام کلمه، یعنی اقداماتی که متکلم پس از استنباط آموزههای دینی و در مواجهه با مخاطب، جهت زمینه سازی برای اعتقاد او به دین انجام میدهد. این مراحل عبارتند از: تبیین، تنظیم، اثبات، ردّ شبهات و ردّ مکاتب معارض. البته گاه دفاع تنها مرحله سوم و چهارم را شامل میشود اما در اینجا دفاع به معنای عام مراد است.
قوهای که کارکردهای فوق را جهت دفاع از دین انجام میدهد عقل است و این کارکرد عقل را، کارکرد دفاعی عقل مینامیم. عقل آموزههای استنباط شده را بر اساس وضعیت مخاطب و اقتضائات جامعه و دیگر اصول و شرایط که در بخش سوم کتاب خواهد آمد تبیین و تنظیم میکند و به اثبات آموزههای تبیین و تنظیم شده میپردازد و شبهات وارد