پنجم. آزادی فعّالیتهای تبلیغاتی بر ضدّ مکتب انبیا از جلوههای ربوبیّت و امتحان الهی و موجب رشد و شکوفایی استعدادهای انسانی است: (وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ).
ششم. یکی از راههای مبارزه با تبلیغات دشمنانِ مکتب انبیا و مقابله با شبههافکنیهای آنان، مبارزه منفی و بیاعتنایی به دروغپردازیهای آنهاست: (فَذَرْهُمْ وَمَا یَفْتَرُونَ).
هفتم. توجّه به هشدارهای قرآن در برابر ترفندهای هنری و ادبیّاتِ به اصطلاح فاخر تبلیغاتی و گفتارها و نوشتارهای فریبنده دشمنان مکتب انبیا، ضرورت دارد: (وَکَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نَبِىٍّ عَدُوًّا...).
هشتم. تبلیغات ضدّ دینی، تنها در کسانی تأثیر میگذارد که به روز واپسین، عقیده محکمی ندارند. آنها هستند که تحت تأثیر این تبلیغات پر زرق و برق ولی پوچ قرار میگیرند و به آن متمایل میگردند: (وَلِتَصْغَىٰ إِلَیْهِ أَفْئِدَةُ ٱلَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ).
کلمه «لِتَصغىٰ» در این آیه از ریشه «ص غ و» به معنای تمایل پیدا کردن به چیزی است؛۱ ولی بیشتر به تمایلی گفته میشود که از طریق شنیدن و به وسیله گوش حاصل میگردد، و اگر کسی سخن دیگری را با نظر موافق گوش کند، به آن «صغو» و «إصغاء» گفته میشود.
در ادامه آیه آمده است که سرانجام این تمایل، رضایت کامل به برنامههای شیطانی خواهد شد: (وَلِیَرْضَوْهُ) و نتیجه رضایت به برنامههای شیطانی و تأثیر پذیرفتن از تبلیغات شیطان، آلودگی به انواع گناهان و کارهای زشت خواهد بود: (وَلِیَقْتَرِفُوا مَا هُم مُّقْتَرِفُونَ).
از این رو، اهل بیت علیهم السلام اجازه نمیدادند که پیروان آنها سخن سخنوران فریبکار را استماع کنند. در روایتی آمده که از امام صادق علیه السلام پرسیدند: آیا گوش دادن به سخن