551
پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم

راه نماید؟!) بدین سان، مجرمان با سوء اختیار خود، گرفتار ضلالت و سوء عاقبت می‏گردند.

بر این اساس، در سنّت مدیریت حکیمانه خداوند سبحان، هدایت الهی دو نوع است: ابتدایی و پاداشی؛ ولی اضلال الهی، یک نوع بیشتر نیست؛ یعنی خداوند سبحان، کسی را ابتدائاً گم‏راه نمی‏کند؛ بلکه اضلال او، کیفری است که چیزی جز محرومیت از هدایت ویژه نیست.۱

ضلالت وجودى و عدمى

با در نظر گرفتن آنچه در تبیین انواع ضلالت گذشت، ضلالت ابتدایى، امری عدمى است؛ زیرا معنایى جز بهره‏ نگرفتن از هدایت همگانى الهى ندارد؛ امّا ضلالت کیفرى، وجودى است، بدین معنا که وقتى انسان هدایت ابتدایى الهى را نادیده گرفت و با آن مخالفت کرد، نخستین مجازات او این است که خداوند سبحان، نه‏تنها جلوى عوامل گم‏راه کننده او - که شرح آنها خواهد آمد‏ - را نخواهد گرفت، بلکه زمینه تشدیدِ تأثیر آنها را نیز فراهم خواهد کرد، همان طور که به عنوان پاداشِ کسانى که از هدایت ابتدایى الهى بهره گرفته‏اند، افزون بر پیشگیرى از تأثیر عوامل گم‏راه کننده، زمینه‏هاى بهره‏گیرى بیشتر از هدایت عام و برخوردارى از هدایت‏هاى خاص را نیز فراهم مى‏نماید. از این رو، قرآن از یک سو مى‏فرماید:

۰.( قُلْ مَن كَانَ فِى الضَّلالَةِ فَلْیَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمَانُ مَدًّا.۲

۰.بگو: هر که در گم‏راهى باشد، پس [خداى] رحمان باید او را فزونى دهد و به او مهلت دهد [که گم‏راهی‏اش بیشتر گردد]).

جمله ( مَن کانَ فِى الضَّلٱلَةِ) اشاره به ضلالت ابتدایى و مخالفت با هدایت همگانى است و جمله (فَلْیَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمَانُ مَدًّا) اشاره به ضروری و حکیمانه بودن

1.. ر. ک: همین اثر، ص۴۵۷ (موانع رسیدن به مقصد).

2.. مریم: آیۀ ۷۵.


پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
550

مقصد برسند. برخورداری از این راه‏نمایی‏ها را «هدایت ویژه» می‏نامیم. در مقابل، کسانی که لجاجت ورزیده و با هدایت همگانی الهی مخالفت کرده‏اند، با سوء اختیار، به ضلالت کیفری مبتلا شده‏اند و در واقع، ضلالت کیفری چیزی جز مخالفت با ندای فطرت و عقل و نپذیرفتن دعوت پیامبران نیست. این معنا را به روشنی از این آیه می‏توان استنباط کرد:

۰.(أَفَرَءَیتَ مَنِ ٱتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ وَ أَضَلَّهُ ٱللهُ عَلَیٰ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلَیٰ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلَیٰ بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن یَهْدِیهِ مِنْ بَعْدِ ٱللهِ أَفَلاَ تَذَکَّرُونَ.۱

۰.آیا دیدى کسى را که خداى خود را هوس دل خویش گرفت و خدا عالمانه گم‏راهش کرد و بر گوش و دلش مُهر نهاد و بر چشمش پرده افکند؟ پس کیست که او را پس از [فرو گذاشتنِ‏] خدا راه نماید؟! آیا پند نمى‏گیرید؟!).

به سخن دیگر، هواپرستی که ریشهٔ ظلم، کفر، اسراف و دیگر موانع هدایت ویژه الهی است، انسان را از مدار هدایتِ خاص خارج می‏کند و در مدار ضلالت قرار می‏دهد. از این رو کسی که به دلیل هوسرانی، از صراط مستقیم هدایت همگانی منحرف می‏شود، خود، سبب گم‏راهی خویش است نه خداوند سبحان؛ امّا چون همهٔ پدیده‏ها – از جمله پدیده‏هایی که با سوء اختیار انسان تحقّق یافته‏اند - مستند به خدا هستند، و سرانجام به علّت علّت‏ها که آفریدگار هستی است، باز می‏گردند، قرآن کریم، اضلال کیفری این گونه افراد را به خدا نسبت داده است؛۲ زیرا اگر خداوند، به آنها اراده و اختیار نداده بود، به سبب سوء اختیار، دچار ضلالت کیفری نمی‏شدند. بنا بر این، خداوند سبحان، هواپرستان را از هدایت ویژه محروم می‏کند و در این صورت، هیچ کس قادر به هدایت آنان نیست: (فَمَن یهْدِیهِ مِنْ بَعْدِ ٱللهِ؛۳ پس کیست که او را پس از [فرو گذاشتنِ] خدا

1.. جاثیه: آیۀ ۲۳.

2.. ر. ک: همین اثر، ص ۴۵۰ (بازدارندگان از «صراط مستقیم»).

3.. جاثیه: آیۀ۲۳.

  • نام منبع :
    پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي، سيّد محمّدکاظم طباطبايي،
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی
    محل نشر :
    مشهد
    تاریخ انتشار :
    1398/01/01
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2002
صفحه از 687
پرینت  ارسال به