راه نماید؟!) بدین سان، مجرمان با سوء اختیار خود، گرفتار ضلالت و سوء عاقبت میگردند.
بر این اساس، در سنّت مدیریت حکیمانه خداوند سبحان، هدایت الهی دو نوع است: ابتدایی و پاداشی؛ ولی اضلال الهی، یک نوع بیشتر نیست؛ یعنی خداوند سبحان، کسی را ابتدائاً گمراه نمیکند؛ بلکه اضلال او، کیفری است که چیزی جز محرومیت از هدایت ویژه نیست.۱
ضلالت وجودى و عدمى
با در نظر گرفتن آنچه در تبیین انواع ضلالت گذشت، ضلالت ابتدایى، امری عدمى است؛ زیرا معنایى جز بهره نگرفتن از هدایت همگانى الهى ندارد؛ امّا ضلالت کیفرى، وجودى است، بدین معنا که وقتى انسان هدایت ابتدایى الهى را نادیده گرفت و با آن مخالفت کرد، نخستین مجازات او این است که خداوند سبحان، نهتنها جلوى عوامل گمراه کننده او - که شرح آنها خواهد آمد - را نخواهد گرفت، بلکه زمینه تشدیدِ تأثیر آنها را نیز فراهم خواهد کرد، همان طور که به عنوان پاداشِ کسانى که از هدایت ابتدایى الهى بهره گرفتهاند، افزون بر پیشگیرى از تأثیر عوامل گمراه کننده، زمینههاى بهرهگیرى بیشتر از هدایت عام و برخوردارى از هدایتهاى خاص را نیز فراهم مىنماید. از این رو، قرآن از یک سو مىفرماید:
۰.( قُلْ مَن كَانَ فِى الضَّلالَةِ فَلْیَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمَانُ مَدًّا.۲
۰.بگو: هر که در گمراهى باشد، پس [خداى] رحمان باید او را فزونى دهد و به او مهلت دهد [که گمراهیاش بیشتر گردد]).
جمله ( مَن کانَ فِى الضَّلٱلَةِ) اشاره به ضلالت ابتدایى و مخالفت با هدایت همگانى است و جمله (فَلْیَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمَانُ مَدًّا) اشاره به ضروری و حکیمانه بودن