بر این اساس، افترا بر خداوند سبحان و تکذیب آیات او، سرآمد گناهان و مؤثّرترین عامل غضب الهى هستند.
۳. ستیزهگری با عقیدهمندی به توحید
از دیگر عوامل غضب الهى و کیفر شدید او، تلاش براى مبارزه با عقیدهدار بودن به خداى یکتا، پس از پذیرفته شدن آن از سوى فطرتهاى پاک است، که قرآن از آن، گاه تعبیر به محاجّه در باره خدا نموده است، مانند:
۰.(وَ الَّذِینَ یُحَاجُّونَ فِى اللهِ مِنْ بَعْدِ مَا اسْتُجِیبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ دَاحِضَةٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَ عَلَیْهِمْ غَضَبٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ.۱
۰.آنان که در آیات و نشانههاى خدا بى آن که دلیلى برای آنها آمده باشد، محاجّه مىکنند، دلیلشان نزد پروردگارشان باطل است و بر آنها غضبی [از خدا] است و کیفری سخت دارند).
و گاه به جدال در باره آیات الهى تعبیر مىکند، مانند:
۰.(الَّذِینَ یُجَادِلُونَ فِى آیَاتِ اللهِ بِغَیْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللهِ وَ عِندَ الَّذِینَ ءَامَنُوا كَذَلِكَ یَطْبَعُ اللهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ.۲
۰.آنان که در آیات و نشانههاى خدا بى آن که برهانى برای آنها آمده باشد، کشمکش و جدال مىکنند، به شدّت منفور خداوند و مؤمنان اند. این گونه خداوند بر سر تا سر دل متکبّر زورگو مُهر مىنهد).
این آیه، توصیف کسى است که در نتیجه پیروى از هواى نفس و خودبزرگبینى و تجاوز از مرز حق، دچار بیمارىِ مزمنِ شک و تردید در باره روشنترین معارف اعتقادى گردیده است۳ و هیچ دلیلى براى اثبات حق براى او