489
پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم

است که تبیین گردید. این موارد در موضوعات گوناگونى قابل دسته‏بندى هستند که به جهت اهمّیت، بحث «انواع نعمت» را مقدّم مى‏داریم.

انواع نعمت‏ از منظر قرآن

نعمت‏هاى الهى، مظهر رحمت بی‏کران خداوندند که بدون هیچ استحقاقى، به موجودات عطا مى‏شوند و در حقیقت، نعمت‏هاى ما، رحمت‏هاى تحقّق یافته خداوند هستند. از این رو، در قرآن کریم، همان‏ طور که رحمت، گاه در رحمت عام و گاه در رحمت خاص به کار رفته، نعمت نیز دقیقاً داراى همین دو معناست.۱ همچنین هر یک از این دو معنا نیز دو گونه‏ است: ظاهرى و باطنى.

بنا بر این، «نعمت» در قرآن در مجموع، در چهار معنا به کار رفته است: نعمت عامّ ظاهرى، نعمت عامّ باطنى، نعمت خاصّ ظاهرى و نعمت خاصّ باطنى.۲

قرآن کریم، در باره این نعمت‏ها و فراوانى آنها مى‏فرماید:

۰.(أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللّٰهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِى السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِى الأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَیْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَ بَاطِنَةً.۳

۰.آیا ندیدید خداوند، آنچه را در آسمان‏ها و زمین است، مسخّر شما کرده و نعمت‏هاى آشکار و پنهان خود را فراوان بر شما ارزانى داشته است؟!).

و نیز در باره گستردگى و فراوانى نعمت‏هاى ظاهرى و باطنى الهى مى‏فرماید:

۰.(وَ إِن تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللّٰهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ اللّٰهَ لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ.۴

۰.اگر نعمت‏هاى خدا را بشمارید، هرگز نمى‏توانید آنها را شماره کنید. خداوند، آمرزنده مهربان است).

1.. ر. ک: همین اثر، ص ۶۹ (انواع رحمت در قرآن).

2.. مقصود از نعمت‏هایی که بدانها اشاره شد، نعمت‏های حقیقی است؛ ولی در قرآن، گاه نعمت در نعمت‏های پنداری نیز به کار رفته که در ادامۀ بحث خواهد آمد.

3.. لقمان: آیۀ ۲۰.

4.. نحل: آیۀ ۱۸.


پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
488

آسایش و رفاه دلالت دارد و «نَعمة» بر وزن «فَعلة» به معناى مطلق رفاه و نیکویىِ حال، مصدر است؛ ولی برخى از واژه‏شناسان، آن را نیز اسم مصدر دانسته‏اند.۱ از این رو مى‏توان گفت: این هیئت، هم به معناى مصدرى و هم به معناى اسم مصدرى کاربرد دارد.

با در نظر گرفتن آنچه واژه‏شناسان در تبیین معناى نعمت گفته‏اند و با تأمّل در کاربردهاى آن، مى‏توان گفت که در مفهوم این کلمه، سه نکته مورد توجّه است:

۱. نرمى، لطافت و سازگارى با طبع،

۲. فراوانى و کثرت،

۳. شعور داشتن دریافت کننده آن.

گفتنى است که این مادّه، لازم است و براى متعدّى شدن، گاه به باب اِفعال۲ مى‏رود مانند «أنعَمَها» در سوره انفال،۳ و گاه به باب تفعیل مى‏رود مانند «نَعَّمَه» در سوره فجر.۴

کاربردهای «نعمت» در قرآن

واژه‏هاى برگرفته از مادّه «نعم»، در قرآن کریم، ۱۴۴ بار به کار رفته است. از این تعداد، ۵۵ کاربرد آن۵ ارتباطى با بحث ما ندارد و تنها ۸۹ بار، مرتبط با مفهومى

1.. ر. ک: لسان العرب: ج۱۲ ص۵۷۹.

2.. در صورتى که به باب افعال برود، علاوه بر متعدّى بودن، معناى برترى و تفضیل هم پیدا مى‏کند. از این رو، مفعول دوم آن، متعدّى به «على» مى‏شود (ر. ک: البحر المحیط: ج۱ ص۴۶).

3.. (ذٰلِكَ بِأَنَّ ٱللّٰهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَهٰا عَلىٰ قَوْمٍ حَتّٰى يُغَيِّرُوا مٰا بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَنَّ ٱللّٰهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ‏؛ آن، از این روست که خداوند، نعمتى را که به گروهى بخشیده است، نمى‏گرداند تا آنان آنچه در خود دارند، بگردانند و بى ‏گمان، خداوند شنوایى داناست) (انفال: آیۀ ۵۳).

4.. (فَأَمَّا ٱلْإِنْسٰانُ إِذٰا مَا اِبْتَلٰاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ‏؛ امّا انسان، چون پروردگارش او را بیازماید و گرامى بدارد و نعمت دهد، مى‏گوید: پروردگارم مرا گرامى داشت!) (فجر: آیۀ ۱۵).

5.. «نِعمَ» شانزده بار و «نِعِمّا» دو بار که هر دو برای ستایش به کار می‏روند، «نَعَم» چهار بار به معنای «آری»، «النَّعَم» یک بار و جمع آن، «اَنعام» ۳۲ بار که بر شتر، گاو و گوسفند اطلاق می‏گردد.

  • نام منبع :
    پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي، سيّد محمّدکاظم طباطبايي،
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی
    محل نشر :
    مشهد
    تاریخ انتشار :
    1398/01/01
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1926
صفحه از 687
پرینت  ارسال به