دو. معیار کلّی برخورداری و عدم برخورداری از هدایت ویژه الهی، مخالفت یا موافقت با تمایلات نامشروع است.
سه. ریشه مشترک موانع هدایت ویژه یعنی - هواپرستی - میان آنها پیوند پدید میآورد و چه بسا موجب وحدت مصداقی آنها میگردد. به سخن دیگر، ظلم، کُفر، فسق، اسراف و دیگر گناهان، در واقع، قالبهای گوناگون پیروی از تمایلات نفسانی اند و گاه همه این عناوین بر یک نفر تطبیق میکنند.
چهار. هر گناه به تناسب خود، مانع هدایت پاداشی است. هر چه آلودگی انسان به گناه بیشتر گردد، محرومیت او افزایش مییابد تا آن جا که به کلّی از مدار هدایت، خارج و در مسیر اضلال کیفری قرار میگیرد.
در مقابل، انواع عبادات، زمینهساز هدایت پاداشی هستند. هر چه عبودیت و فرمانبری انسان از خداوند سبحان بیشتر گردد، هدایت او افزایش مییابد تا این که به بالاترین مرتبه هدایت - که ویژه انبیا و اوصیای آنان است - دست یابد.
پنج. کسانی که در صف نخست اطاعت خداوند سبحان قرار دارند (مانند انبیا و اوصیای آنان)، به توفیق الهی در تمام زندگی از ابتلا به موانع هدایت، مصون اند و این توفیق بزرگ، نتیجه حسن نیّت و حسن انتخاب آنهاست.
* مقصود از «درخواست هدایت به صراط مستقیم»: مقصود از درخواست هدایت در سوره حمد و نمازهای پنجگانه، هدایت تشریعی ابتدایی نیست؛ بلکه یکی از این دو معنا مراد است: یک. توسعه و تعمیق معرفت دینی، دو. تداوم و توسعه هدایت ویژه.
با توجّه به این که درخواست توسعه و تعمیق معرفت دینی، منافاتی با درخواست هدایت ویژه ندارد، هنگام قرائت (اهْدِنَا ٱلصِّرَاطَ ٱلْمُسْتَقِیمَ) میتوان هر دو معنا را در نظر گرفت.