فخر رازى مىگوید:
۰.آشکارا گفتن ذکر خدا، بر این دلالت دارد که گوینده به آن ذکر، افتخار مىکند و انکار منکران را به هیچ مىانگارد و تردیدى نیست که این از نظر عقلى، پسندیده و نیکوست. پس در شرع نیز چنین است... و چگونه ممکن است عاقل در پنهان کردن چنین چیزى بکوشد؟! و به همین جهت است که نقل شده شیوه امام على علیه السلام، آشکارا گفتن (بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلْرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ) در همه نمازها بوده است.
۰.و من مىگویم که این، حجّتى قوى در دلم و برهانى راسخ در عقلم است که با سخنان [و هاى و هوى] مخالفان از میان نمیرود... . بیهقى در کتاب السنن الکبرىٰ به نقل از ابو هُرَیره آورده است: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله (بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلْرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ) را در نماز، آشکارا مىگفت. بیهقى سپس آشکارا گفتن را از عمر بن خطّاب، ابن عبّاس، ابن عمر و ابن زبیر نیز نقل کرده است.
۰.و امّا این که امام على بن ابى طالب علیه السلام (بِسْمِ ٱللّٰهِ) را آشکارا مىگفته نیز متواتر است و هر کس در دینش به على بن ابى طالب علیه السلام اقتدا کند، هدایت یافته است و دلیل آن، سخن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است: «خدایا! حق را به دور محور على بچرخان، هر کجا که چرخید».۱
با وجود این در برخى نقلها به پیامبر صلی الله علیه و آله و امیر مؤمنان علیه السلام و اَنَس و خلفاى سهگانه و ابن عبّاس نسبت داده شده که نماز را بدون «بسمله» یا به اِخفات مىخواندهاند.۲ اینها را باید از تلاشهاى ناصواب براى توجیه بدعت بنى امیّه شمرد، چنان که در ادامه این تحلیل، روشن خواهد شد.
علاوه بر کثرت و قوّت غیر قابل قیاس روایات دسته اوّل، روایاتى نیز بیانگر اعتراض عمومى اهل مدینه به معاویه در برابر تغییر سنّت جَهر و ترک «بسمله» در دست اند. وقتى معاویه در زمان حکومتش این سنّت را ترک کرد، با اعتراض