441
پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم

خداوند سبحان به پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داده که دو مطلب را به مردم اعلام کند: یکى این که از آنان مزد نمى‏خواهد و دیگر این که از افراد متکلّف نیست.

نخستین سؤالى که در تفسیر این آیه به نظر مى‏رسد، این است که: آیا درخواست مزد، با تکلّف ربطى دارد، یا این دو موضوع، از هم بیگانه ‏اند؟

در پاسخ مى‏توان گفت: این دو موضوع، ارتباط بسیار نزدیکى با هم دارند؛ بلکه موضوع دوم یعنى پرهیز پیامبر صلی الله علیه و آله از تکلّف، برهان صداقت او در ادّعاى نبوّت و مزد نخواستن اوست؛ زیرا تکلّف و رفتارهای حاکى از آزمندى به قدرت و شیفتگى به مطامع مادّى، نشانه عدم صداقت در ادّعاى رسالت الهى است.

بنا بر این، پرهیز پیامبر صلی الله علیه و آله از تکلّف، دلیل و نشانه آن است که او در ادّعای رسالت، هیچ هدفى جز انجام مأموریت الهى و ابلاغ پیام‏هاى او نداشته است.

هر کس با سیره پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله آشنا باشد، مى‏داند نه‏تنها کوچک‏ترین نشانه‏اى که بیانگر شیفتگى نسبت به دنیا باشد، در زندگى ایشان وجود ندارد، بلکه سراسر زندگى او، بیانگر زهد و بى‏رغبتى به مطامع مادّى و دنیوى است. از این رو، چنین شخصیتى وقتى ادّعاى نبوّت مى‏کند، از مردم چیزى نمى‏خواهد؛ بلکه مى‏خواهد به آنها چیزى بدهد و آن چیز، کلید کامیابى مادّى و معنوى و سعادت دنیوى و اخروى است.

مقصد «صراط مستقیم»

در قرآن کریم، به مقصد‏های اعلاى زندگى اشاره شده است، که مهم‏ترین و جامع‏ترین آنها عبارت اند از:

۱. سلامت کامل

یکى از مقصدهایى که براى هدایت الهى با صراحت در قرآن از آن یاد شده، سلامت است:


پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
440

فرادست به شیوه نافرمانى از او، ۳. تلاش براى رسیدن به آرمان‏هاى دست نیافتنى، ۴. اهتمام به تحقّق امورى که رهایى‏بخش نیستند، ۵. چاپلوسى، ۶. غیبت، ۷. شماتت، ۸. قدرت‏نمایى در تحمیل عقیده، ۹. انجام کارهاى بیهوده، ۱۰. ستم بر زیردستان، ۱۱. کمک به ستمگر، ۱۲. پىجویى امورى که خداوند سبحان در باره آنها سکوت نموده، ۱۳. به زحمت افکندن خود براى پذیرایى از دوستان، ۱۴. استمداد از کسى که اهل امان دادن نیست، ۱۵. اندیشیدن در امور بی‏فایده، ۱۶. اظهار نظر بدون علم.

با در نظر گرفتن مبدأ اشتقاق «تکلّف» و تأمّل در پیوند آن با ویژگى‏هایى که براى «متکلّف» ذکر شد، مى‏توان به این نتیجه دست یافت که «تکلّف» رفتارى برخاسته از شیفتگى انسان براى دستیابى به هدفى نکوهیده است.

البتّه از آن جا که رفتار متکلّف، بر خلاف مقتضاى عقل و فطرت است، معمولاً با تصنّع و ظاهرسازى همراه است. از این رو، در روایتى از امام على علیه السلام آمده است:

۰.التَّکَلُّفُ مِن أخلاقِ المُنافِقینَ.۱

۰.تکلّف (تصنّع و ظاهرسازى)، از اخلاق دورویان است.

همچنین رفتار بر خلاف مقتضاى عقلى و فطرت، طبعاً توأم با زحمت و مشقّت است، هر چند ممکن است در اثر تکرار، سهل و آسان گردد. بنا بر این، تصنّع و تعسّف، از لوازم غالبىِ فعل متکلّف است. از این رو ممکن است تکلّف، بدون آنها نیز صادق باشد.

اینک با در نظر گرفتن آنچه در تبیین معناى تکلّف بیان شد، باید دید مقصود از اجتناب پیامبر صلی الله علیه و آله از آن، در آیه (قُلْ مَا أَسْأَلُکمْ عَلَیهِ مِنْ أَجْرٍ وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُتَکلِّفِینَ؛۲ بگو: من از شما بر این [رسالت] مزد نمی‏خواهم و من از متکلّفان نیستم) چیست. در این آیه،

1.. غرر الحکم: ج۱ ص۳۰۸ ح۱۱۷۶.

2.. ص: آیۀ ۸۶ .

  • نام منبع :
    پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي، سيّد محمّدکاظم طباطبايي،
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی
    محل نشر :
    مشهد
    تاریخ انتشار :
    1398/01/01
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2040
صفحه از 687
پرینت  ارسال به