339
پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم

آن، تسلّط بر نفس است و در بالاترینِ مراتب آن، انسان از قدرتی برخوردار می‏گردد که می‏تواند در جهان هستی تصرّف کند؛ امّا میان نخستین مرتبه ولایت تکوینی و بالاترین مرتبه آن، چند مرتبه وجود دارد؟ شاید نتوان پاسخ دقیقی به این پرسش داد؛ ولی اجمالاً می‏توان گفت تعداد درجات ولایت تکوینی، برابر با شمار منازل سلوک إلی اللّٰه‏ و مراتب تکاملی انسان است.

۷. ارتباط با مبدأ وحی یا الهام

شماری از آیات قرآن، اشاره روشنی به نقش عبودیت در زمینه‏سازی برای ارتباط انسان با مبدأ وحی یا الهام دارند، مانند این آیات:

۰.(قالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِى ٱللهِ شَكٌّ فَاطِرِ ٱلسَّمَاوَاتِ وَ ٱلاَرْضِ یَدْعُوكُمْ لِیَغْفِرَ لَكُم مِن ذُنُوبِكُمْ وَیُؤَخِّرَكُمْ إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُنَا تُرِیدُونَ أَن تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ یَعْبُدُ ءَابَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَٰنٍ مُّبِینٍ * قالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِن نَّحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ وَ لَٰكِنَّ ٱللهَ یَمُنُّ عَلَىٰ مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ مَا كَانَ لَنَا أَن نَّأْتِیَكُم بِسُلْطَٰنٍ إِلَّا بِإِذْنِ ٱللهِ وَ عَلَى ٱللهِ فَلْیَتَوَكَّلِ ٱلْمُؤْمِنُونَ.۱

۰.پیامبرانشان گفتند: آیا در باره خدا، پدید آورنده آسمان‏ها و زمین، شکّى هست؟ شما را مى‏خواند تا برخى از گناهانتان را بیامرزد و [مرگِ] شما را تا مدّتی معیّن پس افکند. گفتند: شما جز آدمیانى مانند ما نیستید که مى‏خواهید ما را از آنچه پدرانمان مى‏پرستیدند، باز دارید. پس برهانی روشن براى ما بیاورید * پیامبرانشان به آنها گفتند: ما جز بشری مانند شما نیستیم؛ امّا خدا بر هر که از بندگان خویش بخواهد، [به نعمت نبوّت‏] منّت مى‏نهد و ما را نشاید که جز به اذن خدا برهانی برای شما بیاوریم، و مؤمنان باید تنها بر خدا توکّل کنند).

۰.(فَأَوْحَی إِلَی عَبْدِهِ مَآ أَوْحَی.۲

۰.پس به بنده‏اش وحى کرد آنچه را وحى کرد).

1.. ابراهیم: آیۀ ۱۰ ـ ۱۱.

2.. نجم: آیۀ ۱۰.


پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
338

پس ما باد را مسخّر او ساختیم تا به فرمانش به نرمی حرکت کند و به هر جا او می‏خواهد، برود).

نیز عالِمی که دارای ولایت تکوینی بود، با موافقت سلیمان علیه السلام تخت ملکه سبا را کمتر از یک چشم به هم زدن، نزد سلیمان علیه السلام آورد:

۰.(قالَ الَّذِى عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَبِ أَنَا ءَاتِیكَ بِهِ قَبْلَ أَن یَرْتَدَّ إِلَیْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَءَاهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّى لِیَبْلُوَنِى ءَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَ مَن شَكَرَ فَإِنَّمَا یَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّى غَنِىٌّ كَرِیمٌ.۱

۰.کسی که نزد او دانشی از کتاب [الهی] بود، گفت: «من آن را پیش از این که چشم خود را بر هم زنی، برایت می‏آورم». پس چون [سلیمان] آن [تخت] را نزد خود مستقر دید، گفت: «این از فضل پروردگار من است تا مرا بیازماید که آیا سپاس‏گزارم یا ناسپاسی می‏کنم، و هر کس سپاس گزارد، تنها به سود خویش سپاس می‏گزارد و هر کس ناسپاسی کند، بی گمان، پروردگارم بی‏نیاز و کریم است»).

نکته شایان توجّه در این آیات، آن است که هر چند معجزات و خوارق عاداتی که انبیا و اولیای الهی انجام می‏دهند، با اذن خداوند سبحان است، ولی به اراده آنان تحقّق می‏یابد. از این رو، عیسی علیه السلام فرموده پرنده می‏آفریند و مردگان را زنده می‏کند و همچنین باد، تحت فرمان سلیمان علیه السلام بوده و نیز عالِم معاصر وی تخت ملکه سبا را در یک چشم به هم زدن، آورده است. همه این موارد، به وسیله قدرتی انجام شده که خداوند سبحان به نبی یا ولیّ خود داده است؛ امّا با اذن الهی، و مقصود از ولایت تکوینی، چیزی جز این نیست.

شایان ذکر است که ولایت تکوینی، درجات و مراتبی دارد۲ که نخستین مرتبه

1.. نمل: آیۀ ۴۰.

2.. علّامه مطهّرى براى «ولایت تکوینى» پنج درجه ذکر کرده است: تسلّط بر نفس، تسلّط بر خیال، توان انجام کار بدون ابزار مادّى، چیرگى کامل بر بدن، چیرگى بر جهان هستى (ر. ک: مجموعه آثار استاد شهید مطهّرى: ج‏۳ ص۲۹۷).

  • نام منبع :
    پرتوی از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (مبانی و روش) جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    عبدالهادي مسعودي، سيّد محمّدکاظم طباطبايي،
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی
    محل نشر :
    مشهد
    تاریخ انتشار :
    1398/01/01
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2448
صفحه از 687
پرینت  ارسال به