بر این اساس، دینداری، با خداشناسی آغاز میشود و همه معارف دینی، ریشه در خداشناسی دارند. از این رو، بدون شناخت خداوند سبحان، دینداری، بیمفهوم است.
خداشناسی مراتبی دارد و مرتبه نخست آن، شناخت ذهنی و علمی و بعد از آن، تصدیق زبانی است، چنان که در کلام امام علی علیه السلام آمده بود: «کَمالُ مَعرِفَتِهِ التَّصدیقُ بِه»، بدین معنا که ممکن است کسی در حقّانیت چیزی آگاهی و علم داشته باشد، امّا وجود او را تصدیق نکند، مانند فرعونیان که قرآن در باره آنان میفرماید:
۰.(وَجَحَدُوا بِهَا وَ اسْتَیْقَنَتْهَآ أَنفُسُهُمْ ظُلْمًا وَ عُلُوًّا.۱
۰.آیات الهی را از روی ظلم و سرکشی انکار کردند، در حالی که در جان خود به آن یقین داشتند).
مرتبه بالاتر از شناخت ذهنی وجود خدا و تصدیق زبانی او، شناخت و تصدیق یگانگی اوست: «وَ کَمالُ التَّصدیقِ بِهِ تَوحیدُهُ»؛ یعنی ممکن است کسی وجود خدا را تصدیق کند ولی دوگانهپرست باشد، مانند «ثنویّه».
مرتبه بالاتر از تصدیقِ یگانگی خدا، اخلاص برای اوست: «وَ کَمالُ تَوحیدِهِ الإخلاصُ لَهُ»؛ یعنی ممکن است کسی یگانگی خدا را بپذیرد؛ ولی توحید او خالص نباشد و شائبه شرک اعتقادی در آن وجود داشته باشد.
و بالاترین مرتبه خداشناسی، اخلاص کامل در شناخت ذات خداوند سبحان و نفی کردن صفات زائد بر ذات، از اوست: «وَ کَمالُ الإخلاصِ لَهُ نَفی الصِّفاتِ عَنهُ»؛ یعنی انسان تا باور نکند که صفات خدا عین ذات او هستند، شناخت او نسبت به توحید ذاتی، کامل نیست؛ زیرا اعتقاد به صفات زائد بر ذات حق تعالی، مستلزم قبول وجود نوعی شریک برای اوست.