عبودیت الهى مىفرماید:
۰.ألّا یَرَى العَبدُ لِنَفسِهِ فیما خَوَّلَهُ اللهُ إِلَیهِ مِلکاً؛ لِأَنَّ العَبیدَ لا یَکونُ لَهُم مِلکٌ، یَرَونَ المالَ مالَ اللهُ یَضَعونَهُ حَیثُ أَمَرَهُمُ اللهُ تَعالىٰ بِهِ... فَإِذا لَم یَرَ العَبدُ لِنَفسِهِ فیما خَوَّلَهُ اللّهُ تَعالىٰ مِلکاً، هانَ عَلَیهِ الإنفاقُ فیما أَمَرَهُ اللهُ تَعالىٰ أَن یُنفِقَ فیهِ.۱
۰.بنده، آنچه را خدا به او بخشیده، دارایى خود نداند؛ چرا که بندگان، دارایى ندارند و همه دارایىها را از آنِ خدا مىدانند و آن را در همان جا هزینه میکنند که خداى متعال به آنان فرمان داده است.... پس هنگامى که بنده، آنچه را خداى متعال به او سپرده، دارایى خود نداند، خرج کردن در مواردى که خداى متعال فرمان داده است، بر او آسان خواهد شد.
۲. پرهيز از اتراف و اسراف
پیشگیرى و پرهیز از اتراف و اسراف، یکى دیگر از آثار مهمّ عملىِ عقیده به مالکیت الهى است؛ زیرا کسى که خداى سبحان را مالک حقیقى اموال خود مىداند، مبناى مصرف او، رضاى مالک حقیقى است و از این رو، به خود اجازه نمىدهد در راهى که خدا راضى نیست، چیزى را مصرف نماید. بنا بر این، عقیده به مالکیت خدا، نهتنها مانع مصرف مال در مواردی است که حرام اعلام شدهاند، بلکه موجب مىشود انسان اموال خود را در مصارفى که افزون بر نیاز اوست و اسراف و تبذیر نامیده مىشوند، هزینه نکند. این معنا در روایتى از امام صادق علیه السلام بدین سان بیان شده است:
۰.«أتَرَى اللّٰهَ أعطىٰ مَن أعطىٰ مِن کَرامَتِهِ عَلَیهِ، وَ مَنَعَ مَن مَنَعَ مِن هَوانٍ بِهِ عَلَیهِ؟! لا، وَ لٰکنَّ المالَ مالُ اللّهِ، یَضَعُهُ عِندَ الرَّجُلِ وَدائِعَ، وَ جَوَّزَ لَهُم أن یَأکُلُوا قَصداً، وَ یَشرَبوا قَصداً، وَ یَلبَسوا قَصداً، وَ یَنکِحوا قَصداً، وَ یَرکَبوا قَصداً، وَ یَعودوا بِما سِوىٰ ذٰلِکَ عَلیٰ فُقَراءِ المُؤمِنینَ، وَ یَلُمّوا بِهِ شَعَثَهُم؛ فَمَن فَعَلَ ذٰلِکَ کانَ ما یَأکُلُ حَلالاً، وَ یَشرَبُ