(تُسَبِّحُ لَهُ ٱلسَّماواتُ ٱلسَّبْعُ وَ ٱلْأَرْضُ وَ مَنْ فِیهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَیْءٍ إلّٰا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لٰكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ.۱
۰.آسمانهاى هفتگانه و زمین و هر کس در آنهاست، او را تسبیح مىگویند و هیچ چیز نیست، مگر این که در حال ستایش، تسبیح او مىگوید؛ ولى شما تسبیح آنها را در نمىیابید).
گفتنى است که انسان، به مصداق (وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِى؛۲ از روح خود در او دمیدم)، حیات ویژهاى دارد و به گونه مستقیم به پروردگار، انتساب یافته و از این رو، جلوه ربوبیّت الهى در او بیش از سایر موجودات است.
۴. آفرينش مرگ
نهتنها حیات، بلکه مرگ نیز مخلوق خدا و حاصل تدبیر و ربوبیّت اوست. از این رو، ابراهیم علیه السلام براى اثبات خداى یکتا در کنار «مُحیى» بودن خداى سبحان، به «مُمیت» بودن او نیز استناد کرده است:
۰.(رَبِّیَ ٱلَّذِی یُحْیِی وَ یُمِیتُ.۳
۰.پروردگار من، کسى است که زنده مىکند و مىمیرانَد).
پیامبر صلی الله علیه و آله نیز خداوند متعال را با صفت «ربّ الموت» مىستاید و مىفرماید:
۰.الحَمدُ لِلهِ رَبِّ المَوتِ وَ رَبِّ الحَیاةِ.۴
۰.ستایش، خدایى را که پروردگار مرگ و پروردگار زندگى است.
امام صادق علیه السلام نیز مىفرماید:
۰.الحَمدُ لِلهِ رَبِّ العالَمینَ، رَبِّ المَوتِ وَ الحَیاةِ.۵